تاریخ تئاتر اصفهان فقط پیگیری افتوخیزهای هنر در یکی از شهرهای ایران نیست، اصفهان سالها پایتخت ایران و زمین مرغوبی برای رشد تئاتر بود. «اصفهان بیشترین قدمت را در تاریخ نمایش ایران دارد» چون تا آنجایی که میدانیم «قدیمیترین شکل نمایش ایرانی» یا همان تعزیه اولین بار در میدان نقش جهان اصفهان اجرا شده است.
تعزیه در آخرین سالهای سلطنت پادشاهان صفوی برپا شد اما قبلتر از آن هم بساط بعضی از نمایشهای سنتی در اصفهان داغ بود. مثلاً وقتی ژان شاردن، جهانگرد معروف فرانسوی، گذارش به اصفهان افتاد، از شخصیتی به نام «کَل عنایت» نوشت که رقص «قهر و آشتی» را به نمایش میگذاشت و «بسیار حساس، سریعالانتقال و تیزهوش بود.» کل عنایت خدمتکار شاه عباس و مسخرهباز بود. آن کارهایی که کل عنایت یا بعدتر کریم شیرهای، همان دلقک معروف ناصرالدین شاه که از قضا اصفهانی هم بود، انجام میدادند از تئاتر مدرن و امروزی فاصله داشت.
مسخرهبازی، سیاهبازی یا به تعبیر مردم اصفهان «حاجآقا سورمهای» و بقالبازی و تختحوضی نمایشهای سنتی ایران بودند که در اصفهان هم حسابی رونق داشتند. این نمایشها تا سال ۱۳۱۰ به صورت بداهه اجرا میشدند و بازیگران خوشذوقِ آن که آموزشی ندیده بودند، حین اجرا با تماشاچیان گفتوگو میکردند. بعدتر و با تاسیس «باشگاه تئاتر» در مدرسه ارامنه جلفا، تئاتر به شکل امروزی آن در اصفهان متولد شد.
آنچه خواندید براساس کتاب تاریخ تئاتر اصفهان نوشته شده است. این کتاب حاصل ۱۰ سال پژوهش ناصر کوشان و سیزدهمین کتاب از مجموعهٔ «تئاتر ایران در گذر زمان» است که نشر افراز آن را به دست کتابخوانها میرساند. این کتاب «دستچینی از صدها عکس و مطلب و سند» دیدنی و خواندنی ارایه میکند.
«تاریخ تئاتر اصفهان» چه میگوید؟
کتاب از دو بخش کلی تشکیل شده است. بخش اول تاریخ تئاتر در اصفهان را از زمان صفویان شروع میکند و آن را با انقلاب ۱۳۵۷ به پایان میرساند. کتاب با «نگرشی به نمایش دورهٔ صفویه» شروع میشود و پس از آن «پیشگامان تئاتر در جلفای اصفهان» و «گروهها» را بررسی میکند. در فصل پنجم خاطراتی مهدی ممیزان، بازیگر، به قلم خودش آورده شده است. فصل ششم به زندگی و فعالیت «ناصر فرهمند، پیشگام تئاتر و خالق درامهای ماندگار در اصفهان» اختصاص یافته است. فصل هفتم شامل چهار مصاحبه است که بدون هیچ لید و مقدمهای آغاز میشود و خوانندگان را پای صحبتهای رضا ارحامصدر و فاضل فاضلی پارسا و محمدرحیم اخوت و منصور کوشان مینشاند. فصل هشتم را باید نتیجهگیری بخش اول کتاب دانست که در نهایت با یادداشتی از دکتر علی رفیعی، بازیگر و کارگردان، به پایان میرسد. فصل نهم نیز پیوست پرو پیمان بخش اول کتاب است.
عنوان بخش دوم کتاب «خنداندن مردم بیلبخند» است و به زندگی و آثار ارحام صدر اختصاص دارد. پژوهشگر در سال ۱۳۷۷ با ارحام صدر به گفتوگو نشسته است و دیدگاه دیگران دربارهٔ فعالیتهای او را هم در بخش دیگر جمعآوری کرده است. خوانندگان در فصل سوم با نگاه حسن اکلیلی و عزتالله انتظامی و علیرضا خمسه و ایرج راد و محمدرضا شجریان و داوود رشیدی و رضا عماد و نصراله وحدت و جمشید مشایخی و ..آشنا میشوند. در این بخش یادداشتی خواندنی از مجید نفیسی آورده شده و به «ریشههای تاریخی نقش رضا ارحام صدر» پرداخته شده است:
به گمان من جامعه یهودی تاثیر زیادی بر بافت سنتی زندگی در شهر اصفهان داشته که از آن جمله میتوان گرایش به بازرگانی، شوخ طبعی و شاید حتی لهجه کشدار مخصوص اصفهان را برشمرد. از این میان در اینجا تنها شوخطبعی و برخورد طنزآمیز موردنظر ما است. ادبیات عبری و در درجه نخست تورات آکنده از عناصر طنزآمیز است..(ص: ۲۷۹ و ۲۸۰)
در فصل چهارم چند نمایشنامه از ارحام صدر منتشر شده است. فصل پنجم و ششم شامل اسناد تاریخ تئاتر و عکسها و تصاویر میشود که در مجموع ۱۵۶ صفحه پایانی کتاب را به خود اختصاص داده است.