همه ما به علت خاصی اینجا هستیم. زندانی گذشتهات نباش. معمار آیندهات باش.
اگر کتاب «راهبی که فراریاش را فروخت» را خوانده باشید احتمالا این جمله باید برایتان آشنا باشد. کتابی که در طی این سالها از پرفروشترین کتابهای بینالمللی شد و پیام قدرتمندش سراسر دنیا را فرارگرفت. پیامی سراسر شادی و موفقیت که تا به امروز زندگی میلیونها نفر را دگرگون کرده است.
ماجرای این کتاب، داستان زندگی وکیلی مشهور و موفقی بود که همه به موقعیت و محبوبیتاش حسرت میخوردند. او از نظر همه یکی از خوشیختترین آدمهای دنیا بود. تا اینکه یک روز بر اثر سکته قلبی در بیمارستان بستری شد و درست زمانیکه همه پزشکان از او قطع امید کردند به زندگی بازگشت. اما یک بازگشت متفاوت. او تمام دارایی و ثروتاش را بخشید و به هیمالیا سفر کرد تا معنای عمیق و واقعی زندگی را درک کند. او یک راهب شد…
پتو، سنگینترین وزنه دنیا (معرفی کتاب باشگاه پنج صبحیها)
کتاب جدید نویسنده باشگاه پنج صبحیها (معرفی کتاب رهبر بدون سمت)
حالا درست در پانزدهمین سالگرد انتشار این کتاب، رابین شارما نویسنده مشهور و کار درست آن، برای تمام مخاطبینش در سراسر جهان یک غافگیری بزرگ به ارمغان آورد. روایت قدرتمند دیگری در ادامه داستان همان کتاب، با پیامی تازه که حسابی حال و احوال این روزهایمان را بهتر میکند.
جولین منتل، همان وکیل کتاب «راهبی که فراریاش را فروخت» در این کتاب یکی از اقوام دورش را برای جمعآوری طلسمها و نامههای محرمانهاش به سفری ماجراجویانه به نقاط مختلف دنیا میفرستد. نامههایی محرمانه که تمام هرآنچه جولین طی سالها درباره زیستن یک زندگی خارقالعاده آموخته منعکس میکنند، مجموعهای که قرار است به میراث او تبدیل شود.
رابین شارما، نویسنده و سخنران انگیزشی اهل کانادا که با نوشتهها و سخنرانیهایش نوید بخش بسیاری بودهاست، این بار در سفری تاثیرگذار و مسحورکننده، از تنگه بوسفور تا گوردخمههای پاریس و بسیاری جاهای دیگر، درسهایی ارزشمند از شادی حقیقی و موفقیت را با ما در میان میگذارد
فروشگاه اینترنتی کتاب ۳۰بوک