ویکتور فرانکل و جنگ جهانی اول
ویکتور فرانکل با برخی از وحشتناکترین مسائلی که حتی تصورش برای دیگران مشکل است، روبهرو شد و دستوپنجه نرم کرد. بااینوجود او هرگز امیدش را از دست نداد و تجربیاتش را در جهت کمک به انسانهای بسیار زیادی به کار گرفت. داستان زندگی فرانکل داستان قدرت و امید مردی است که تأثیر جهانی بر معنا و ذهن انسانی گذاشته است. با فروشگاه خرید کتاب آنلاین ۳۰بوک همراه باشید تا بیشتر با زندگی این نویسنده مشهور آشنا شوید.
ویکتور فرانکل در سال ۱۹۰۵ در یک خانواده یهودی در وین به دنیا آمد. چند سال از تولد او نگذشته بود که جنگ جهانی اول شروع شد و او و خانوادهاش به چنان وضع اسفباری دچار شدند که مجبور بودند برای غذا گدایی کنند.
فرانکل از همان کودکی به حرفه پزشکی علاقه نشان میداد. او در دبیرستان به سمت رشته روانشناسی و فلسفه کشیده شد و دو سال قبل از فارغالتحصیلی (در حدود ۱۵ سالگیاش) سخنرانی با عنوان «درباره معنای زندگی» ایراد کرد.
او همان زمان نامهای به دکتر زیگموند فروید نوشت و یکی از مقالاتش را ضمیمه آن کرد. نقل است دکتر فروید چنان مجذوب این مقاله و نامه فرانکل شده بود که همان موقع از او درخواست کرد اجازه دهد مقالهاش را به چاپ برساند و بعداً زمانی که به طور اتفاقی به یکدیگر برخورد کرند فروید هنوز او را به یاد داشته است و بهمحض ملاقات، فرانکل را شناخته است. دستنوشتهای که او آن زمان برای فروید فرستاده بود در مجله بینالمللی روانکاوی چاپ شده است.

دوران جوانی
ویکتور فرانکل علاوه بر روانشناسی، دوران دبیرستانش را غرق در سیاست گذرانید و حساسیت او نسبت به نابرابری اجتماعی، از همان زمان در او قلیان میکردند. به همین خاطر عضو گروهی به نام کارگران جوان سوسیالیست (young socialist workers) شد.
ویکتور فرانکل با کوله باری سنگین از دستاوردهای ارزشمند در زمینه روانشناسی که در سالهای نوجوانی خود به دست آورده بود، به دانشگاه وین رفت تا بهصورت رسمی در رشته عصبشناسی و روانپزشکی مطالعه و تحصیل کند. او ابتدا جذب ایدئولوژی و افکار زیگموند فروید شده بود اما بعداً به مطالعه آثار و تحقیقات آلفرد آدلر علاقهمند شد اما دوری او از زیگموند فروید ازروی قهر و یا نفرت نبود او تا مدتها مجسمه نیمتنه روانکاو برجسته وینی را در دفتر خود نگه میداشت.
فروید روانکاوی را توسعه داد. آدلر با توسعه عقده حقارت آن را غنی کرد و فرانکل بهعنوان سومین غول روانکاو وین، لوگوتراپی یا معنادرمانی را پایه گذاشت و بخش کلیدی مطالعه روان انسانی را توسعه بخشید.
او پیش از آنکه روانشناس مشهور جهانی شود، در شهر و کشور خودش تغییرات اساسی ایجاد کرد. او در دوران دانشجوییاش دریافت که در پایان هر ترم و هنگام اعلام نمرات درسی، میزان خودکشی بین دانشآموزان و دانشجویان بهشدت افزایش مییابد.
ویکتور فرانکل در جهت حل این مشکل یک گروه مشاوره رایگان مبتنی بر روانکاوی با تاکید بر کمک به دانشپژوهان رهبری کرد. به طرز باورنکردنی، در اولینترمی که برنامه او اجرا شد، هیچ خودکشی دانشجویی در وین گزارش نشد. با این موفقیت چشمگیر، فرانکل به سمت ریاست برنامه پیشگیری از خودکشی زنان بستری در بیمارستان روانپزشکی وین رفت. او از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۷ با هزاران زن در خطر خودکشی کارکرد و در سال ۱۹۳۷ مطب خصوصی خودش را افتتاح کرد.
یک سال بعد دنیای ویکتور فرانکل ازاینرو به آن رو شد.

جنگ جهانی دوم و سقوط معنای انسانیت
در سال ۱۹۳۸ بود که آلمان با حمله به اتریش جنگ جهانی دوم را شروع کرد. فرانکل بهخاطر یهودی بودنش اجازه نداشت بیماران آریایی را درمان کند. در نتیجه او به بیمارستان یهودی روچیلد فرستاده و به تعبیر دقیقتر، تبعید شد تا تنها در بخش اعصاب آن بیمارستان به شکوفایی استعداد ژرف خود بپردازد. اما علیرغم نفوذ فرهنگ مخرب نژادپرستی و حضور منفی آریاییها در سرتاسر کشور، او همچنان به کار خود ادامه میداد.
یک سال بعد، او مقالهای با نام «فلسفه و رواندرمانی» در یک مجله پزشکی سوئیسی منتشر کرد. ویکتور فرانکل در بیمارستان روچیلد، علیرغم خطر جانی برای خودش و تخریب سابقه پزشکیاش، با دادن تشخیصهای نادرست، از اتانازی و کشتهشدن بیماران روانی به دست نازیها جلوگیری میکرد.
فرانکل همان زمان ویزایی برای مهاجرت به آمریکا دریافت کرد اما ازآنجاییکه این ویزا تنها برای خود او اعمال میشد و در این صورت مجبور بود پدر و مادر و خواهر و برادرهایش را رها کند و به آمریکا برود از ویزا هیچ استفادهای نکرد.
او میدانست درصورتیکه از وین و یا اتریش برود، سرنوشت خانوادهاش به اردوگاه کار اجباری نازیها ختم میشود. او تصمیم گرفت در اتریش بماند و در کنار خانوادهاش با اتفاقهای وحشتناکی که نازیها بر سرشان میآورند روبهرو شود. ویکتور فرانکل بهخوبی میدانست که آنها قادر به کارهای وحشتناکی هستند.
در سال ۱۹۴۱ فرانکل با تیلی گرور، پرستار بیمارستان روچیلد ملاقات کرد و همان سال با او ازدواج کرد. هر دوی آنها در آرزوی فرزند بودند. اما آن زمان زوجهای یهودی اجازه زادوولد نداشتند. تیلی باردار شد اما اجازه زایمان به او داده نشد به همین خاطر مجبور به سقط جنین شد

ویکتور فرانکل در اردوگاه آشویتس
در سال ۱۹۴۲ آنچه که فرانکل از آن میترسید به حقیقت پیوست. او، همسر، پدر و مادرش دستگیر شدند. ابتدا آنها را به ترزیناشتات، اردوگاهی در چکسلواکی فرستادند. در آنجا فرانکل هر چه در توان داشت گذاشت تا به دیگران کمک کند. او در آنجا یک درمانگاه را اداره میکرد و به زندانیان جدید کمک میکرد تا با شوک شدید ورود به اردوگاه کنار بیایند. همه به جز پدرش از آن اردوگاه جان سال به در برند. پدر فرانکل شش ماه بعد از ورود به آن اردوگاه درگذشت.
در سال ۱۹۴۴ فرانکل و مادرش به آشویتس تبعید شدند. اما این دستور برای تیلی صادر نشده بود. به همین خاطر تیلی خود داوطلب شد تا به آشویتس برود تا کنار شوهرش باشداما این انتخاب بدی بود. چون مدتی بعد آنها را از هم جدا کردند. بعد از آن فرانکل تا زمان آزادی هیچ خبری از هیچ یک از آنها نداشت.
بعد از رسیدن به آشویتس تیلی به برگن بلسن رانده شد و مدتی بعد آنجا کشته شد. مادر او به اتاق گاز فرستاده و کشته شد و خود او بهسختی از اتاقک گاز آشویتس جان سالم به در برد. ۱.۳ میلیون نفر به آشویتس وارد شدند و ۱.۱ میلیون نفر از آنها جان باختند. این آمار شامل کسانی که در اتاقک گاز، کورههای آدمسوزی، مرگ ناشی از گرسنگی و بیماری و خستگی ناشی از کار اجباری و آزمایشهای وحشیانه پزشکی کشته شدند، میشود.
فرانکل بدون آنکه خبری از مرگ اعضای خانوادهاش داشته باشد، توانست معنا و سطحی از آرامش و معرفت عشق را درون خود و تنها بافکر کردن به عزیزان و خانوادهاش پیدا کند. او در تمام مدت مصیبتی که در اردوگاه کار اجباری متحمل میشد به همسرش تیلی فکر میکرد و با تصور همراهی او دوام میآورد. همان زمان بود که نظریه معنای عشق و معناگرایی در ذهن او شکل متفاوت عمیقتری به خود گرفت. او بعداً در اثر معروف خود انسان در جستجوی معنا تفکرات آن زمانش را شرح داد.
او در کتابش بهتفصیل از خاطرات آن زمان، نوع تابآوری و معنادرمانی خود صحبت میکند و تاکید میکند که در آن لحظات تاریک تنها چیزی که او را زنده نگه میداشت، چنگ زدن به زندگی احتمالی بعد از اردوگاه و سخنرانی در یک محفل برای علاقهمندان به روانکاوی بود.

پس از جنگ جهانی دوم
پس از جنگ جهانی دوم، وقتی که او به کمک سربازان آمریکایی که آمده بودند تا اردوگاههای کار اجباری را آزاد کنند، او یکبار دیگر از آدمسوزی نهایی که تقریباً تمام اردوگاه او را سوزاند جان سالم به در برد. بعد از آزادی او دریافت جز یک خواهر که به استرالیا گریخته است، خانواده دیگری ندارد و درواقع باید زندگیاش را در جهانی جدید و از صفر شروع کند و تنها یاورش در این مسیر کولهبار سالها تحصیلات و تجربه حرفهای بود.
او شروع به نگارش ایدههای معنادرمانی خود کرد و تنها در نه روز نسخه اولیه کتاب انسان در جستجوی معنا را با عنوان اولیه «اردوگاه مرگ تا اگزیستانسیالیسم» نوشت و منتشر کرد و تمام خاطرات اردوگاه کار اجباری و ارتباط آن با لوگوتراپی را شرح داد. یک سال بعد، در سال ۱۹۴۶ او به طور کامل به حرفه خود بازگشت و مسئول اداره پلیکلینیک نورولوژی وین شد.
او تدریس در دانشگاه وین را آغاز کرد و در سال ۱۹۴۸ دکترای خود را دریافت کرد و تا سال ۱۹۹۰ استاد آنجا ماند. ویکتور فرانکل پس از آزادی از اردوگاه اکار اجباری، او در سال ۱۹۴۷ با الئونور شوینت ازدواج کرد و از او صاحب دختری به نام شارلوت شد که راه پدرش را ادامه داد و روانپزشک کودک شد.
این زمان بود که کمکم تأثیرات جهانی ویکتور فرانکل شروع شد. در اواسط دهه ۱۹۵۰ فرانکل برای سخنرانی در دانشگاههای سراسر جهان دعوت میشود و ریاست انجمن پزشکی اتریش را به عهده داست و تا آخر عمر بهافتخار آفرینیهای مختلفی ادامه داد. او توانست در بیش از ۲۰۰ دانشگاه سخنرانی کند و ۲۹ درجه افتخاری دریافت کند. گرچه که انسان در جستجوی معنا شناختهشدهترین اثر اوست اما فرانکل ۳۹ کتاب و مقاله دیگر نوشت و منتشر کرد.
کتاب انسان در جستجوی معنا
انسان در جستجوی معنا ارزشمندترین اثر ویکتور فرانکل است. این کتاب از زمان انتشارش تا به امروز زندگیهای بسیاری را تغییر داده است و رشته روانکاوی را به کل دستخوش تغییر قرار داده است.
انسان در جستجوی معنا اثری غیرداستانی است. ویکتور فرانکل در نیمه اول این کتاب بهصورت مختصر و پراکنده سرگذشت خود را تعریف میکند و در لابهلای گزارشش از وقایع آشویتس به تحلیل معنادرمانی در زنندگی و شرایط سخت و مبارزات روزمره خود میپردازد.
او از تجربیاتش بهعنوان مدرکی دال بر تأیید لوگوتراپی استفاده میبرد. ویکتور فرانکل در کتابش تأثیر بیتفاوتی بر زندگی و مرگ خود و دیگر زندانیان را بررسی میکند و استدلال میکند که هرکسی باید تلاش کند در وضعیت نو پویایی (پذیرش تنش وجودی) قرار بگیرد، وضعیتی که در آن تنشی بین آنچه قبلاً انجام میداده و آنچه امیدوار است انجام دهد وجود داشته باشد. از نظر فرانکل این تنش بین گذشته و حال برای سلامت روان حیاتی است.
ویکتور فرانکل خود بارها در سخنرانیها کتابهایش بیان کرده است که میتوانست تسلیم شود، میتوانست بمیرد، یا میتوانست بقیه عمرش را با تلخی آنچه که از سر گذرانده بود زندگی کند و هیچکس او را سرزنش نمیکرد اما در عوض تحقیقات و کتابهای او زندگی میلیونها نفر را نجات داده است. کتابهای او به ۷۴ زبان ترجمه شدهاند و تأثیرات شگرفتی بر روانکاوان و رواندرمانگران بعد از خودش گذاشتهاند. او در دوم سپتامبر ۱۹۹۷ در اثر نارسایی قلبی درگذشت.
ویکتور فرانکل به معنای واقعی کلمه «بامعنا» زندگی کرد.
روح خردمند، ادامه راه انسان در جستجوی معنا
پم روی، نوه ویکتور فرانکل، درست مانند او به معنادرمانی و درمان پرداخته است. یکی از مهمترین آثار او کتاب روح خردمند است. پم روی مدافع سلامت روان و رفاه کودکان و نوجوانان است. او با پیشینه خانوادگی و تحقیقاتی مستحکم خود، وبلاگی به نام خودش را اداره میکند و در آن درباره آموزش مینویسد و ذهن دانشآموزان را برای آینده کاری و زندگی معنادار، پرورش میدهد.
او همچنین پادکست به نام Q-Ed UP را به همراه مجریان دیگر اجرا میکند و در آن به گفتگوهایی درباره معنای تحصیل در قرن ۲۱ ام مینشیند.
پم با الهام از فلسفه معناگرایی ویکتور فرانکل در جهت تولید محتوای معنا گرایی در دو حوزه فیلم و کتاب تلاش میکند. او یکی از بنیان گذران مؤسسه ویکتور فرانکل آمریکا و تهیهکننده اجرایی فیلمی با همین نام است. او همچنین تهیهکننده مجموعهای دنبالهدار از فیلمهای کوتاهی که بهصورت سیستماتیک به همهگیری اختلالات سلامت در دانشآموزان میپردازند است. او همچنین مادر سه دختر است.
روح خردمند کتابی است کاربردی که زیر نظر نوه دکتر ویکتور فرانکل، پم روی و همکار او نوشته شده است. در این کتاب نویسندگان با توجه بسیار، ۲۱ موقعیت مختلف در زندگی انسان مدرن امروزی را با تکیه بر فلسفه لوگوتراپی ویکتور فرانکل بررسی میکنند.
پم روی، در این کتاب استدلال میکند که مشکلات هرکس منحصر به فرد است و نمیتوان برای همه نسخه یکسان پیچید و درمان را بهصورت کپسولی به به بیماران ارائه کرد. او بر اساس آموزههای معنادرمانی، کتاب خود را ساختار بندی کرده است و در انتهای هر فصل به پرسش و پاسخ درباره محتوای فصل با رویکردی درمانی میپردازد.
در این مقاله به زندگینامه و آثار ویکتور فرانکل پرداختیم. نظرتان را در رابطه با این مقاله برایمان در بخش نظرها بنویسید. کتابهای معرفی شده را می توانید از خرید کتاب آنلاین ۳۰بوک تهیه کنید.