اولین داستانها بر روی دیوارۀ غارها نوشته شدند. اجداد ما با حکاکی بر روی دیوارههای غارها سعی داشتند پیامی به ما برسانند، شاید بتوان از همین غارنگارهها کهنترین داستان تاریخ بشر را نوشت و خود تاریخ هم میتواند یک داستان باشد. مارگارت اتوود میگوید: «در انتها همۀ ما به داستان تبدیل میشویم.»
در این مقاله داستاننویسی را دستمایه قرار دادهایم:
• انواع گوناگون داستان
• تاریخچۀ ادبیات و داستاننویسی
• عناصر داستان را بشناسیم
• چطور داستان بنویسم؟
• از چه موضوعاتی برای نوشتن ایده بگیریم؟
• این کتابها برای نوشتن به دردتان میخورد
• نکات مهم داستاننویسی
• چطور به کودکان برای نوشتن انگیزه بدهیم؟
داستان مجموعهای از رویدادهای مرتبط به یکدیگر است که از طریق کلمات (نوشتاری یا گفتاری)، تصاویر (ثابت و متحرک)، زبان بدن، اجرا، موسیقی یا هر شکل دیگر ارتباطی بیان میشود. شما میتوانید در مورد هر چیزی داستان بگویید و در مورد هر چیزی داستان بخوانید یا بسازید. رویدادهای داخل داستان میتواند واقعی یا تخیلی باشند. داستان میتواند در هر زمانی رخ بدهد، حال، گذشته یا آینده و در هر ژانری نوشته شود. داستانها برای فرهنگ بشری ارزش زیادی دارند و برخی از قدیمیترین و مهمترین بخشهای زندگی ما هستند.
در ادامه با انواع داستان، داستانهای مهم دنیا و روشهای داستاننویسی آشنا میشویم.
انواع داستان
بهتر است قبل از صحبت در مورد تاریخچۀ داستان با انواع آن آشنا شویم. داستانها را میتوان بهطور کلی به سه دسته تقسیم کرد:
• داستان کوتاه
• رمان
• داستان بلند
داستان کوتاه
داستان کوتاه همانطور که از نامش برمیآید، کوتاه است و باید بشود آن را در یک نشست خواند و تمام کرد. داستان کوتاه میتواند بین چند صفحه و چند ده صفحه باشد. داستان کوتاه فقط یک رویداد را که مستقیماً در ارتباط با شخصیت اصلی داستان رقم میخورد روایت میکند. تعداد شخصیتها در داستان کوتاه کم است. از آنجا که نویسنده فضای کمی برای پردازش داستان در اختیار دارد، نوشتن داستان کوتاهی که جذاب و سرگرمکننده باشد میتواند چالشبرانگیز باشد. ادگار آلن پو، نویسندۀ قرن نوزدهمی آمریکا را از استادان این سبک داستاننویسی میدانند.
رمان
رمان (در انگلیسی: (novel بلندترین قالب داستانی است و معمولا بیش از 200 صفحه دارد. البته این یک عدد قطعی نیست. رمان به ژانرهای مختلفی مانند عاشقانه، اجتماعی، تاریخی، پلیسی، فانتزی و غیره تقسیم میشود و تعداد شخصیتهای آن میتواند زیاد یا کم باشد. رمان پیچیدهتر از داستان کوتاه است و شخصیتهای آن معمولاً بسیار بیشتر است.
رمان کوتاه که در زبان انگلیسی به آن (novella) میگویند، همان رمان است اما با تعداد کلمات یا صفحات کمتر.
داستان بلند
داستانی است که هم شبیه رمان است و هم شبیه داستان کوتاه و در واقع چیزی بین آنها. در داستان کوتاه نوعی فشردگی وجود دارد که داستان بلند از این نظر به داستان کوتاه شبیه است، اما برخلاف رمانْ نویسنده در داستان بلند خیلی در پی بسط و گسترش شخصیتها نیست.
تاریخچۀ ادبیات و داستان نویسی
حماسۀ گیلگمش اولین اثر ادبی شناخته شدۀ بشر است که 2700 سال پیش از میلاد بر روی لوحهای گلی در بینالنهرین نوشته شد. این اثر ادبی در قالب شعر حماسی خلق شده است و روایت داستان مردی به نام گیلگمش و جستجوی او در پی راز و رمز جاودانگی است.
حماسۀ گیلگمش، قدیمیترین داستان دنیا
حماسۀ گیگلمش به زبان اکدی که نخستین زبان سامی است و در بین آشوریان و بابلیان رایج بود نوشته شده است.
گیلگمش داستان حماسی گیلگمش، فرمانروای شهر اوروک، یکی از شهرهای باستانی سومر است. در این داستان، اِنکیدو مردی وحشی است که توسط خدایان از خاک رُس آفریده میشود تا جلوی ستمگری گیلگمش بر مردم اوروک را بگیرد. انکیدو پس از آمیزش با یک زن خوی وحشی خود را از دست میدهد و متمدن میشود. او سپس طی ماجرایی با گیلگمش رفیق میشود. انکیدو پس از ایستادگی در برابر خواست خدایان و کشتن گاو آسمانی که برای تنبیه گیلگمش فرستاده شده است، توسط خدایان به مرگ محکوم میشود.
مرگ انکیدو سرآغاز مهمترین بخش از این حماسه است که در آن گیلگمش به جستجوی راز زندگی جاودانه میرود و درمییابد که مرگ بخش جداییناپذیر زندگی است.
انهدوانا اولین شاعر و نویسندۀ تاریخ
بخش اصلی ادبیات باستان، ستایشها و سرودههایی در وصف خدایان است. انهدوآنا زنی از دودمان اکدیان که 2300 سال پیش از مسیح در شهر اور (بینالنهرین) میزیست به عنوان اولین نویسنده و شاعر در تاریخ بشر شناسایی شده است. او سرودۀ مهمی در وصف ایزدبانوی سومری اینانا (ایشتار) نوشت و در زمان خودش بسیار اثرگذار بود.
در تمدن مصر هم که سه هزار سال پیش از میلاد مسیح شکل گرفت، ادبیات به شکل دعاها، متون دینی و حماسهها خلق شد که بیشتر به عنوان «سرودههای اهرام» شناخته میشود.
یکی دیگر از قدیمیترین آثار ادبی بشر، مجموعه سرودههایی است که بهدست زرتشت پیامبر ایرانی در هزار سال پیش از میلاد مسیح نوشته شد و بعدها سرودههای دیگری نیز بر آن اضافه شد و در قالب کتابی به نام اَوِستا گردآوری شد.
قدمت ریگودا، اشعار و سرودههای مذهبی هندو را هم به همین دوره نسبت دادهاند.
اولین رمانهای تاریخ
زندگینامۀ کوروش بزرگ (اولین شاه هخامنشی) که در قالب رمان سیاسی بهدست گِزِنُفون، فیلسوف و مورخ یونانی در 370 سال پیش از میلاد مسیح نوشته شد یکی از عالیترین نمونههای داستانی دوران باستان است که در آن زمان به عنوان منبعی برای آموزش فرمانرواییِ نیکخواهانه و خردمندانه مورد استفاده قرار میگرفت دلیلش هم این بود که یونانیان پادشاهی کوروش را نمونهای آرمانی از حکومت عادلانه و خردورزانه میدانستند. این کتاب در عصر روشنگری در اروپا ترجمه شد و بر فیلسوفان آن دوره تاثیر گذاشت.
رمان «کالیرهو» نوشتۀ چاریتون که به قرن اول پس از میلاد در یونان میرسد، از اولین رمانهای عاشقانه است و جالب آنکه اردشیر دوم هخامنشی یکی از شخصیتهای این داستان است.
در سدههای بعدی نمایشنامهنویسی در یونان باستان رواج یافت و سوفوکل، آیسخولوس و اوریپید سهتن از بزرگترین نمایشنامهنویسان یونان باستان آثار بزرگی را بر اساس اسطورههای آن دوره خلق کردند.
طی قرون وسطی (سدۀ پنجم تا پانزدهم میلادی) ادبیات راهی برای بازتاب آرمانهای نظام فئودالی مانند پرهیزگاری، دلیری، شجاعت و وفاداری بود که در داستانهای عاشقانه نمود پیدا میکرد. این داستانها شرح عشق آتشین شوالیهها به شاهزاده خانمهای زیبا و باوقار و رقابت شوالیهها برای اثبات لیاقتشان و ازدواجشان با شاهزاده بود.
نوولا (novella) به عنوان یک فرم ادبی از دل ادبیات قرون وسطی در اوایل رنسانس در ایتالیا پدیدار شد. «دکامرون» اثر جووانی بوکاچیو نویسندۀ قرن چهاردهمی ایتالیا که به سبک قصههای هزار و یک شب نوشته شده است، مجموعهای از داستانهای کوتاه است که شاهکار ادبیات کلاسیک آن دورۀ ایتالیا بهشمار میرود و بسیاری از نویسندگان اروپایی از جمله شکسپیر را تحت تاثیر خود قرار داد.
نوولا تا اواخر قرن نوزدهم بخش مهمی از سنت داستانپردازی اروپایی بود که بیشتر به افسانهها، قصههای پریان و داستانهای فکاهی اختصاص داشت.
واژه novel به معنای رمان بعدها از همین نوولای ایتالیایی استخراج شد. اختراع دستگاه چاپ توسط یوهانس گوتنبرگ در اواسط قرن 15 میلادی داستاننویسی و چاپ کتاب را در اروپا متحول کرد و رمانها به عنوان فرم جدید و طولانی داستاننویسی ظهور کردند. اولین رمان مدرن نزدیک به صد سال بعد به قلم سروانتس با دن کیشوت (1605) متولد شد. همانطور که گفتیم تا پیش از دن کیشوت، داستانها بیشتر افسانهگونه و حکایت شوالیهها و قهرمانیهای آنان بود، اما سروانتش در اثرش شوالیهگری را به هجو کشید. شخصیت داستان او دچار توهمِ خود شوالیهپنداری است و میخواهد دنیا را نجات بدهد.
طی قرنهای متوالی در اروپا سنت داستاننویسی و رماننویسی دچار تحولات بسیاری شد و ژانرهای مختلفی در ادبیات ظهور یافتند، برای نمونه ادبیات گوتیک در میانۀ قرن هجدم به منصۀ ظهور رسید که بعداً شاخ و برگ بسیار پیدا کرد و سرمنشأ داستانهای ترسناک امروزی است. ژانر وحشت از پرطرفدارترین سبکها در رمان محسوب میشود.
تاریخچۀ ادبیات و داستاننویسی بسیار گستردهتر از آن است که در یک مقاله بگنجد و اگر به این موضوعات علاقه دارید میتوانید تاریخ ادبیات ایران و جهان را مطالعه کنید.
عناصر داستان را بشناسیم
داستانهای اولیه از نظر پیچیدگی و داستانپردازی اصلاً به گرد پای داستانهای سدههای اخیر نمیرسند. اما داستان نویسی چه اصولی دارد و چرا رعایت آنها مهم است؟
داستاننویسی کار سادهای نیست و در واقع سهل ممتنع است، یعنی حتی اگر در ابتدا برایتان ساده بهنظر برسد، در ادامۀ کار با پیچیدگیها و مسائلی روبرو خواهید شد. اگر میخواهید داستاننویسی را یاد بگیرید باید عناصر داستان را بهخوبی بشناسید و در خلق آنها به مهارت برسید. این عناصر شامل زاویۀ دید، شخصیتپردازی، طرح، کشمکش و چیزهای دیگر میشود. این عناصر را میتوان به روشهای مختلف بر روی داستان پیاده کرد. نحوۀ استفاده از این عناصر، داستان شما را از دیگران متمایز میکند.
زاویۀ دید
زاویۀ دید تعیین میکند که داستان چگونه باید بیان شود. باید از خود بپرسید که میخواهید داستانتان را به چه صورت روایت کنید؟ اول شخص، دوم شخص یا سوم شخص؟ داستان اول شخص با ضمیر «من» یا «ما» روایت میشود. کسی که داستان را روایت میکند، شخصیت اصلی داستان است و روایت به مشاهدات و نظرات آن شخصیت محدود میشود. در روایت دوم شخص راوی مستقیماً مخاطبانش را مورد خطاب قرار میدهد که یک شیوۀ نوین در روایت داستان است. روایت سوم شخص متداولترین شیوه در ادبیات داستانی است و روای شخصیتهای داستان را «او» یا «آنها» خطاب میکند. در این شیوۀ روایت، شخصیتِ راوی ممکن است برای اشاره به خودش از زاویۀ دید اول شخص استفاده کند. به شیوۀ روایت سوم شخص، دانای کل هم گفته میشود.
شخصیتها
شخصیت نشاندهندۀ تجربه، بدن، ذهن و شرایط کاراکترهای داستان است. داستانهای موفق شخصیتپردازیهای قوی دارند و خوانندگان میتوانند قهرمانان داستان را با خواندن توصیفات نویسنده در ذهنشان تصور کنند. مثلاً توصیفات ایرج پزشکزاد از شخصیتهای کتاب «دایی جان ناپلئون» چنان ظریف و کامل است که پس از دیدن سریالش حس میکنید شخصیتها جان گرفتهاند و خودشان دارند نقش بازی میکنند.
طرح
طرح یا پیرنگ، مجموعۀ وقایع و اتفاقاتی است که در داستان میگذرد و مهمترین عنصر هر داستان است. شخصیتهای داستان با این وقایع و اتفاقات روبرو میشوند و داستان اینگونه به پیش میرود. باقی عناصر داستان بر روی پیرنگ پیاده میشوند.
کشمکش
کشمکش همان چالشی است که قهرمان داستان با آن روبرو میشود و انواع گوناگون دارد. کشمکش میتواند درونی یا بیرونی باشد. فرد ممکن است با خودش یا افراد دیگر، جامعه، سیستم، طبیعت و غیره وارد چالش شود.
اگر تعارضات درونی باشد، یعنی شخصیت در درون با خودش درگیر است. اگر تضاد بیرونی باشد شخصیت با مسائلی خارجی درگیر میشود. مثلاً شخصیت ژان والژان در کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو در واکنش به فقر و گرسنگی، شیشۀ مغازه را میشکند و نانی میدزدد و سپس مجازات میشود و به زندان میفتد. بعدتر در رمان ظروف نقرۀ اسقف را میرباید اما وقتی اسقف او را میبخشد دچار تعارض درونی و متحول میشود.
چطور داستان بنویسیم؟
داستاننویسی را از کجا شروع کنیم؟ هر نویسندهای شیوۀ کار خودش را دارد. برخی نویسندگان از ابتدا تا انتهای داستان را پشت هم مینویسند. برخی دیگر بخشهای مختلف داستان را مینویسند و بعد تکههای مختلف را بههم میچسبانند.
هنگام نوشتن از امتحان کردن سبکهای مختلف نترسید. تکنیکهای مختلف داستاننویسی و ساختاری را امتحان کنید. آنچه به دردتان میخورد نگه دارید و بقیه را دور بریزید.
طی سالها داستاننویسی تغییر بسیاری کرده است اما میتوانید یک سری قاعدۀ کلی را هنگام داستاننویسی در نظر بگیرید.
ساختار داستان بر رابطۀ علت و معلول شکل میگیرد. هر داستان رویداد یا اتفاقاتی را نقل میکند و آغاز و پایان دارد. داستان معمولاً به نثر نوشته میشود یعنی «کلامی که در آن، مفاهیم و معنا با وضوح و روشنی و با نظم و فکر و منطق بیان میشوند». داستان ممکن است تماماً یا حدوداً زایدۀ تخیل نویسنده باشد. اما حتی در داستانهایی که بر اساس واقعیت نوشته میشوند هم میتوان رگههایی از تخیل را پیدا کرد.
باید تمام اصول و عناصر داستاننویسی را هنگام نوشتن داستان رعایت کنید. یعنی داستان شما باید زاویۀ دید، صحنه، شخصیتپردازی، کشمکش، شخصیتهای فرعی و جزئيات داشته باشد. داستان شما به نقطۀ اوج نیاز دارد؛ یعنی نقطهای که داستان در آن به جذابترین بخش خودش میرسد.
پس از نقطۀ اوج، غالباً داستان به سرانجام میرسد، مشکلات و تعارضات شخصیتها حل میشود و میتوان به نتیجه رسید. بعضی از داستانها پایانِ باز دارند و خواننده میتواند خودش در مورد پایان داستان خیالپردازی کند. یک داستان خوب و منسجم تأثیر زیادی بر خواننده میگذارد و تا مدتها ذهنش را درگیر میکند.
داستانها و رمانهای دنبالهدار گاهی در نقطۀ اوج تمام میشوند تا کنجکاوی خواننده را برانگیزند و او را در ابهام باقی بگذارند تا برای مطالعۀ ادامۀ داستان ترغیب شود.
از چه موضوعاتی برای نوشتن ایده بگیریم؟
وقتی ذهنتان بهشدت مشغول است، پیداکردن ایده برای داستاننویسی کار سختی است. وقتی در ناامیدی منتظر جرقهای هستید به احتمال زیاد در ورطهای خواهید افتاد و حس خواهید کرد که به سیاهی خیره شدهاید. اگر هر چه تلاش میکنید هیچ موضوعی به ذهنتان نمیرسد شاید بد نباشد راههای زیر را امتحان کنید.
از یک آهنگ الهام بگیرید
آیا تا بهحال در مورد داستانِ پشتِ یک آهنگ فکر کردهاید؟ آهنگی را انتخاب کنید که شما را مجذوب خود کند، به آن گوش دهید و متن آن را بررسی کنید. شخصیتهای پشتِ ترانه چه کسانی هستند؟ وضعیت آنها چگونه است؟ با چه چالشهایی روبهرو هستند؟ سعی نکنید آهنگ را به نثر تبدیل کنید بلکه افراد و شرایطش را تصور کنید.
از خاطراتتان استفاده کنید
یک لحظۀ مهم در دوران کودکی یا تجربهای که فکر میکنید امروزتان را شکل داده است تصور کنید. حالا خیالپردازی کنید که اگر همه چیز طور دیگری پیش میرفت چه میشد؟ شما الان کجا بودید؟ اگر میتوانستید شاگرد اول کلاس شوید، مهاجرت کنید یا در رشتۀ دیگری تحصیل میکردید الان کجا بودید؟
دربارۀ کسی که هر روز میبینید اما نمیشناسیدش بنویسید
برای کسی که هر روز در خیابان با او روبهرو میشوید داستانی بسازید. به یک کافه بروید و برای کسانی که آنجا میبینید داستانی در ذهن خود بسازید. زندگی رانندۀ تاکسی یا رانندۀ اتوبوس را در ذهنتان تجسم کنید و برایشان داستانی بنویسید.
چه میشد اگر حیوان خانگی شما یک شخص بود
یک ایدۀ جالب، انسانسازی حیوانات یا تصور این است که اگر آنها دارای ویژگیهای انسانی بودند چه میشد؟ مثلاً اگر سگ شما یک انسان بود چه شخصیت، رفتار و عادتهایی میداشت؟ اگر گربۀ شما یک مدیرعامل بود در جلسات کاری چگونه ظاهر میشد؟
این کتابها برای نوشتن به دردتان میخورد
اگر برای نوشتن به دنبال کتابهای آموزشی میگردید، به مطالعۀ این مقاله ادامه بدهید. قرار است چند کتاب خوب و مفید به شما معرفی کنیم.
1. داستاننویسی اثر رندی اینگرمانسون
کتاب داستاننویسی اثر رندگی اینگرمانسون یک راهنمای کامل برای نوشتن رمان است. نویسنده در این کتاب به شما یاد میدهد چطور داستانی بنویسید که یک ناشر حاضر شود آن را چاپ کند. این کتاب یک راهنمای کامل برای نویسندگان مبتدی است. شما در این کتاب با روشهای خلاقانۀ داستاننویسی، سبکهای رایج داستاننویسی و روشهای نویسندگان حرفهای آشنا میشوید.
5,250,000
2. هنر داستاننویسی اثر ابراهیم یونسی
ابراهیم یونسی مترجم و نویسندۀ ایرانی، کتاب هنر داستاننویسی را بر اساس روش و سبک داستاننویسی غربی نوشته است. نویسنده در این کتاب به تشریح تمام جنبههای داستانی پرداخته است. ابراهیم یونسی در بخشی از این کتابْ کلیات داستان کوتاه، طرح داستان و نکات دستوری، زمینه، محیط و چگونگی شخصیتپردازی را توضیح میدهد. بعلاوه به شما یاد میدهد از چه کارهایی هنگام داستاننویسی پرهیز کنید.
2,100,000
3. هنر داستاننویسی اثر دیوید لاج
کتاب هنر داستاننویسی با نمونههایی از متنهای کلاسیک و مدرن، نقدی ادبی نوشتۀ دیوید لاج، پروفسور و رماننویس بریتانیایی است. فصلهای این کتاب اولین بار بین سالهای 1991 تا 1992 در ستونهای هفتگی مجلۀ ایندیپندنت منتشر شد و در نهایت در سال 1992 به صورت کتاب به چاپ رسید. لاج در هر فصل بر یک جنبه از هنر داستاننویسی متمرکز شده است و حدوداً پنجاه موضوع مربوط به رمانها یا داستانهای کوتاه نویسندگان انگلیسی و آمریکایی دارد. دیوید لاج در این کتاب به موضوعاتی چون نامه نگاری، رئالیسم جادوئی، کنایه، نمادگرایی و فراداستان نیز پرداخته است.
3,800,000
4. فن داستان و نمایشنامهنویسی اثر لاجوس اگری
در میان بسیاری از کتابهای نمایشنامهنویسی که در طول سالها منتشر شدهاند، تعداد کمی از آنها سعی کردند اسرار نمایشنامهسازی را تحلیل کنند. لاجوس اگری در کتاب «فن داستان و نمایشنامهنویسی» دقیقاً این کار را انجام میدهد. راهنماییهای اگری را میتوانید به همان اندازه در داستان کوتاه، رمان یا فیلمنامه به کار ببرید. تمام نوشتههای دراماتیک خوب به شخصیتها و روابط آنها بستگی دارد که به جلو بردن داستان و جان بخشیدن به آن و درک انگیزههای انسانی کمک میکند. اگری با بررسی کامل نمایشنامههایی چون رومئو و ژولیت اثر شکسپیر یا خانۀ عروسک اثر هنریک ایبسن، نشان میدهد که چگونه برای نویسنده ضروری است که پیشفرض اساسی داشته باشد و تضاد نمایشی را بر اساس آن رفتار توسعه دهد.300,000
5. هنر داستاننویسی
کتاب هنر داستاننویسی شرحی از زندگینامه و گفتوگو با سه نویسندۀ مشهور: ایشی گورو، اورهان پاموک و هاروکی موراکامی است. داستانهای کوتاه این نویسندگان برای تحلیل شیوههای روایتی و نکات خلاقانۀ خلق شخصیتها و پیشبرد روایت در کتاب آورده شده است. کتاب با تمرکز بر مصاحبه با این سه نویسنده، مهمترین اصول و نکات داستاننویسی را بیان کرده است. سه سبک مختلف داستاننویسی در این کتاب در کنار هم قرار داده شده است. ایشی گورو متعلق به ادبیات انگلیسی، اورهان پاموکْ ادبیات ترکیه و هاروکی موراکامیْ ادبیات ژاپن است که در نوشتن داستانهای کوتاه نیز تبحر دارد.
380,000
نکات مهم داستاننویسی
هنگام خلق شخصیتها و طرحریزی داستان، ذهنتان را آزاد و باز بگذارید تا پرندۀ خیال به پرواز دربیاید. شما برای داستاننویسی به تخیل قوی نیاز دارید. درست است که نوشتن داستان قوانین خاصی ندارد اما با رعایت برخی تکنیکها میتوانید بهتر بنویسید و داستانی عالی بسازید.
هرچه بیشتر بخوانید، بهتر مینویسید
مطالعۀ ادبیات داستانی ملل مختلف در ژانرهای گوناگون هم تخیل شما را قوی میکند و هم دایرۀ واژگان و افق دید گستردهتری به شما میبخشد. به خاطر سپردن جملهبندیها، تاثیر بزرگی بر سبک نوشتن شما خواهد داشت و بعد از مدتی تغییر و پیشرفت را در خود حس خواهید کرد. پس تا میتوانید کتاب بخوانید. مطالعه به شما کمک میکند بفهمید در چه زمینهای مهارت نوشتن دارید. اگر میخواهید در ژانر خاصی بنویسید، خودتان را در بهترین کتابهای همان ژانر غرق کنید.
سعی کنید داستان خود را با جملههای ساده پیش ببرید، هر چه لحن داستان سادهتر باشد خواننده بیشتر جذب داستان شما خواهد شد و با آن پیش خواهد رفت. هر روز بنویسید، هر چه به ذهنتان میرسد بر روی کاغذ بیاورید و داستاننویسی را تمرین کنید. اول داستان خود را بنویسید، بعداً آن را ویرایش کنید و در حین داستاننویسی نظر دیگران را هم جویا شوید.
چطور به کودکان برای نوشتن انگیزه بدهیم؟
همیشه به کودکان انگیزه بدهید و آنها را برای یادگرفتن چیزهای جدید به چالش بکشید. کتابخواندن و نوشتن برای مغز و روحیۀ کودکان بسیار مفید است. داستاننویسی به کودکان کمک میکند تا افکار خود را نظم بدهند و احساسات و منظور خود را بهتر انتقال بدهند. به کودکان کمک کنید تا با ساختار و عناصر داستان بیشتر آشنا شوند.گاهی از فرزندتان بخواهید پایان کتابی را که مطالعه میکنند، حدس بزنند. این کار محدودیت را از ذهن کودک پاک میکند. فرزندتان راتشویق کنید که بر اساس تجربیات واقعی مثل اولین روز مدرسه، ماجراجویی در پارک یا افتادن اولین دندان شیری داستان بنویسد.
آیا تابهحال داستاننویسی را امتحان کردهاید؟ هنگام نوشتن داستان با چه چالشهایی روبهرو شدهاید؟ به نظر شما کدام بخش داستاننویسی از همه سختتر است؟ دیدگاهتان را دربارۀ این مقاله در بخش نظرات برایمان بنویسید.