تعریف واژۀ سکولاریسم:
واژه سکولار از ابتدای قرن چهاردهم میلادی وارد گفتمانهای فلسفی و سیاسی شد، سکولار در تعریف کلی یعنی «آنچه وابسته به دین وابسته نیست.»
اولینباری که کلمۀ سکولاریسم برای توصیف یک وضعیت حاکم در جامعه به کار رفت، مربوط به سال ۱۸۶۴ است. دکتر جورج هالی اوک، نویسندۀ بریتانیایی برای جداسازی نهاد کلیسا از سیاستگذاری در عرصۀ آموزش این اصطلاح را به کار برد. هر چند که پیش از این نیز این کلمه در زبان لاتین وجود داشت. هدف هالی اوک از این جداسازی البته نقد باورهای دینی نبود. او معتقد بود سکولاریسم به معنای انکار دین، به ویژه مسیحیت، نیست. بلکه سکولاریسم باید به استقلال این دو نهاد، یعنی دولت و حاکمیت در یک سو و دین و کلیسا در سوی دیگر، منتهی شود.
در ادامه میخوانید:
• ستونهای اصلی سکولاریسم
• سکولاریسم چگونه در برابر دادگاههای تفتیش عقاید قد علم کرد
• سکولاریسم سیاسی چگونه بنا شد؟
• آیا سکولاریسم در نظامهای سیاسی قابل اجراست؟
• معرفی کتابهایی برای آشنایی بیشتر با سکولاریسم
دایرۀ معنایی سکولاریسم در دنیای امروز بسیار گستردهتر از این تعریف اولیه شده است، سکولاریسم را گاهی برابر با طبیعتگرایی یا حتی بیطرفگرایی تعبیر میکنند. در بسیاری از کشورهای جهان از فرانسه تا ترکیه و هند، اکنون قانوناساسی یا رویکرد دولتها سکولار تعریف شده است که بیشتر به معنای برابری همۀ مردم با هر گرایش و باور دینی در پیشگاه قانون است.
در اعصار بعدی فیلسوفان سرشناس اروپایی همچون باروخ اسپینوزا، جان لاک، ولتر، مونتسکیو، آدام اسمیت و ژان ژاک روسو هر یک به اشکالی ایدۀ جدایی کلیسا از دولت را پیش کشیدند و از آن به عنوان جامعهای ایدهآل و خالی از ریاکاری یاد کردند. به باور بسیاری از فلاسفۀ غربی شکوفایی انسان، برابری و عدالت در جامعهای که اندیشه و باور شخصی محلی برای ارزشگذاری در پیشگاه قانون نباشد، معنا پیدا میکند.
ستونهای اصلی سکولاریسم
به باور فلاسفه سکولاریسم را میتوان دارای سه ستون اصلی دانست:
یک: سکولاریسم تعریف موقعیتی است که دین از منظر عمومی رخت بربسته است و در فضای خصوصی شهروندان معنا پیدا میکند. تا پیش از قرن چهاردهم میلادی جدا کردن مسالۀ دین از سیاست و اجتماع چندان مرسوم نبود. مفهوم سکولاریسم همچون بسیاری از تعاریف فلسفی دیگر ریشه در اندیشۀ غربی دارد و در این سرزمینها به دلیل قدرت کلیسا و اینهمانی دین و سیاست این دو مفهوم سخت به هم گره خورده بودند. اما آنچه جوامع اروپایی در میانه قرون وسطا پشت سر گذاشتند، آنچه به نام دادگاه تفتیش عقاید در حافظه تاریخی این جغرافیا ثبت شد، یکی از دلایل پررنگی بود که سبب شد مسالۀ «سکولاریسم» به عنوان یک اصل لازم در اندیشۀ فلسفی و سیاسی به بوته نقد و بررسی برود و به عنوان یک خواست عمومی مطرح شود.
دو: سکولاریسم در عصر حاضر شاید به این دلیل که معنای زندگی شخصی و انتخاب شخصی تعریفی روشن یافته است، طرفداران بسیاری پیدا کرده است. التزام دینی در دنیای مدرن یک مساله شخصی تعریف شده و به اندرون و خلوت رفته است.
سه: براساس تعریفهای اخلاقی مدرن در جوامع پیشرفته، دیگر یگانه عنصر نظم اجتماعی و اخلاق مداری دین نیست، قانون و درک انسان امروزی میتواند برای ارزشگذاری و زندگی با وجدان اجتماعی راهکارهایی بیاید و در عین حال با «خصوصی کردن دین» از بروز ریاکاری و صورتبندیهایی برای ارزشگذاری براین اساس جلوگیری کند.
سکولاریسم چگونه در برابر دادگاههای تفتیش عقاید قد علم کرد
شاید اگر آن دادگاههای بازجویی دینی، ایمانکاوی یا دادگاههای تفتیش عقاید در قرون وسطی رخ نداده بود، اندیشمندان اروپایی هرگز تا اینحد در جستوجوی تحقق سکولاریسم نبودند. سرکوب، آزار و جلوگیری از آزادی بیان در قرون وسطی همان رخدادی بود که با عاملیت کلیسا و نمایندگان دینی رخ داد. دادگاههای تفتیش عقاید که شروعش از قرن دوازده میلادی و در فرانسه بود، بسیاری از شهروندان را به اتهامهایی همچون ارتداد، شرک و جادوگری شکنجه، مجازات و به قتل رسانید. در سدههای میانۀ کلیسا درصدد استیلای سیاسی در سراسر قارۀ اروپا بود و برای اعترافگیری دست به هر شکنجهای میزد. از گالیله تا بسیاری از دانشمندان و هنرمندان از فرانسه تا اسپانیا تحت شدیدترین فشارها قرار گرفتند و به باور بسیاری همین امر سبب شد که سکولاریسم به عنوان یک اصل از سوی اندیشمندان و سیاستمداران پی گرفته شود.
برای آشنایی بیشتر با تاریخ دادگاههای تفتیش عقاید و این دوران سیاه در تاریخ اروپا میتوانید این کتابها را بخوانید:
تفتیش عقاید / بورا بکراش / مهدی حقیقتخواه / نشر ققنوس
نویسنده در این کتاب ماجراهای حیرتانگیزی از دادگاههای تفتیش عقاید را با تکیه بر اسناد تاریخی بازسازی کرده است.1,400,000
زندگی روزمره در اسپانیای دورۀ تفتیش عقاید / جیمز ام اندرسون / سعید درودی / نشر نگاه
مردم اسپانیا سیصد و پنجاه سال را در تاریکی به سر بردند، دادگاههای تفتیش عقاید سه و نیم قرن به عنوان یگانه قدرت مسلط و مقدس تک تک زاویای زندگی و اندیشه مردمان را میکاوید، محاکمهشان میکرد و جهنمی روی زمین برایشان میساخت. کتاب حاضر شرحی است تاریخی از این دوره، کتاب جیمز ام.اندرسن را بازسازی یک کابوس نامیدهاند.3,250,000
سکولاریسم سیاسی چگونه بنا شد؟
در دنیای امروز وقتی حکومتی صحبت از سکولاریسم میکند در واقع بیش از هر چیز هدفش دست کم در شکل ایدهآل و آرمانی بر این دو اصل بنا نهاده شده است، اینکه مسالۀ برابری در احترام به حقوق شهروندان با هر دین و آیینی و دیگری آزادی وجدان است. دستیابی بر این دو اصل در تعاریف سیاسی تنها در صورتی ممکن است که نهاد دین از دولت جدا باشد و در مرحلۀ بعد دولت در قبال باورهای دینی شهروندان بیطرف باشد. نظام سیاسی سکولار میخواهد احترام دولت به شهروندان و رعایت کرامت انسانی و ارزشهای اخلاقی نه براساس باورهای دینی که براساس گذارههای اخلاقمداری و مفهوم آزادی و دموکراسی تعریف کند.
آیا سکولاریسم در نظامهای سیاسی قابل اجراست؟
سکولاریسم سیاسی با بروز نشانههای دین در سطح جامعه آشکارا مخالفت میکند، یکی از مشهورترین این مخالفتها جامعۀ فرانسه است که دانشآموزان، دانشجویان و کارمندان ادارات دولتی اجازه ندارند هیچ نشانۀ ظاهری که مربوط به دین باشد، همراه خود داشته باشند و این موضوع به ویژه در مسالۀ روبندۀ مسلمانان و کلاه یهودیان همیشه جنجالبرانگیز بوده است. یکی دیگر از مظاهر جامعۀ سکولاریسم سیاسی بیتفاوتی نسبت به مسالۀ دین است، در آموزش مسالۀ دین تقریبا هیچ جایی ندارد.
همۀ اینها در حالی است که به باور منتقدان سکولاریسم، به ویژه سکولاریسم سیاسی تقریبا هیچ دولتی در این زمینه موفق عمل نکرده است، حتی دولتهای کمونیستی که آشکارا با مسالۀ دین مخالف بودند هم در این زمینه بیطرف عمل نکردهاند، اما در جوامع سکولار هم باز شاهد بروز نشانههای دینی هستیم، برای مثال دولتهای اروپایی سکولار به سمت گرامیداشت آیینهای مسیحیت به ویژه مسیحیت کاتولیک سوگیری دارند، یکی از بارزترین نشانههای این سوگیری تعطیلات کریسمس و جشنهای مذهبی است که در این ایام برگزار میشود و حتی بودجههای دولتی نیز برای آن اختصاص پیدا میکند.
با این همه سکولاریسم یا لائیسیته با نظام سیاسی فرانسه پیوند دیرینهای دارد. سال ۱۹۰۵ قانونی با عنوان «جدایی کلیساها از دولت» در فرانسه به تصویب رسید. نظام سیاسی فرانسه بین لائیسیته و سکولاریسم در رفت و آمد است، لائیسیته در واقع به معنای «آزادی از دین» تعریف شده است، در حالی که سکولاریسم بیشتر به معنای «آزادی دین» تعبیر میشود. بسته به دولتهایی که سرکار میآید دولتها به یکی از این دو مفهوم گرایش بیشتری پیدا میکنند، اما آنچه بر اساس بازخوردها مسجل شده است در وضعیت لائیسیته آزادی بیان مخدوش میشود و شهروندان به دلیل گرایشهای شخصی و بروز نشانههایی از باورهای دینیشان در منظر عمومی قضاوت یا حتی ملامت میشوند. این در حالی است که در وضعیت ایدهآل قرار است لائیسیته نیز همچون سکولاریسم به «فاصله گرفتن دولت از ترویج دین رسمی» منتهی شود.
معرفی کتابهایی برای آشنایی بیشتر با سکولاریسم
برای آشنایی بیشتر با سکولاریسم و انواع سکولاریسم میتوانید این کتابها را بخوانید:
سکولاریسم و آزادی وجدان / چارلز تیلور/ مهدی حسینی / انتشارات روزبهان
کتاب حاضر یکی از جامعترین بحثها را دربارۀ سکولاریسم و عواقب و مزایایش در جوامع مدرن مطرح میکند. چارلز تیلور و نویسندۀ همکارش در بخش اول این کتاب تلاش کردهاند تا اصول بنیادین سکولاریسم را بشکافند و تحلیلی مفهومی از آن ارائه کنند. اما دلیل اهمیت این کتاب در میان متفکران و علاقمندان به بحثهای نظری فصل دوم این کتاب است، تیلور با پیش کشیدن موضوع آزادی وجدان و تکثر باورها و ارزشها به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که چطور در جوامع سکولار به باورها و آزادی بیان باید احترام گذاشت و این مرز تا چه اندازه باریک است. الگوی جامعۀ سیاسی سکولار با احترام به دیدگاههای دینی، اخلاقی و همزیستی بنا شده است، اما در جوامع تکثرگرای امروزی مشخص شدن مرز احترام و نادیده گرفتن بسیار دشوار است. نویسندگان این اثر معتقدند هنوز راه زیادی داریم تا بفهمیم چهطور میتوان در جامعهای چندپاره از تفاوتها و اختلافنظرهای فلسفی عمیق و تقلیلناپذیر، به عدالت اجتماعی و یکپارچگی سیاسی دست یافت.
1,300,000
سکولاریزم از نظر تا عمل / دکتر محمد برقعی / نشر قطره
درست از اواخر قرن نوزدهم جوامع غربی تحتتاثیر فلسفههای انسانمدار و انقلاب صنعتی و گرایش به علم به سمت سکولاریسم و فرهنگ عمیق غیرمذهبی قدم برداشتند. در این شرایط روزبهروز مذهب بیشتر به قلمرو شخصی رانده شد. در چنین وضعیتی بود که برای اولینبار در سال ۱۸۴۶، هلی پاک اصطلاح سکولاریزم را مطرح کرد و این ایده را پیش کشید که نهادهای عمومی همچون آموزش و پروش و بهداشت باید کاملا به دولتها واگذار شوند و از زیر سایه کلیسا بیرون بیایند. در این وضعیت سکولاریسم به معنای جدایی میان نهادهای دینی و نهادهای حکومتی طرفداران بسیاری پیدا کرد و دین به قلمرو شخصی رفت و این مساله به یک ارزش تبدیل شد. اما آیا نظریۀ سکولاریسم در تمام جوامع قابل اجراست، آیا در جامعهای که دین در فرهنگ و تمام ابعادش قرنهاست ریشه کرده، قابل اجراست؟ نویسنده کتاب سکولاریزم از نظر تا عمل به بررسی مسالۀ سکولاریزم در جامعه ایران پرداخته است.
500,000
جهل مقدس / اولیویه روا/ دکتر عبدالله ناصری طاهری / نشر مروارید
اولیویه روآ متخصص ادیان است، این فیلسوف مشهور فرانسوی به شکل میان رشتهای در حوزۀ فلسفه و علوم سیاسی آثار ارزشمندی منتشر کرده است. او سالها در میان قبایل افغانستان و اقوام این منطقه زندگی کرده است، او معتقد است این سرزمینها به شکل معنادارای برای شکل گرفتن جنبشهای جهادی مستعدند. او پیشتر در کتاب شکست اسلام سیاسی پیشگویی از وضعیت بنیادگرایی در خاورمیانه کرده بود. حالا در کتاب جهل مقدس به بررسی وسیعتری پرداخته است و همین رویکرد را علاوه بر اسلام، در مورد مسیحیت صادق میداند و معتقد است در هر دو مذهب، زمانی که دین و فرهنگ تعامل نداشته باشند، بنیادگرایی شکل میگیرد.
3,600,000
پست سکولاریسم: دین، دولت و حوزۀ عمومی در غرب / نوشته آرمان زارعی / نشر نی
نسبت دین و حوزه نه تنها در ایران که در غرب هم همچنان مسالۀ پیچیدهای است و محل مباحثههای فراوان. کشاکش بر سر سکولاریسم و نسبت آن با دموکراسی گویی هنوز برای بسیاری از اهل اندیشه نیز روشن نیست. در ایران بعد از انقلاب بحث متفاوتی مطرح شد، اینکه آیا میتوان براساس این پیشفرض که بین دموکراسی و سکولاریسم پیوندی محکم برقرار است، در وضعیتی که حضور دین در حوزۀ عمومی یک اصل و ارزش است، با مسالۀ دموکراسی چه باید کرد؟ آیا حضور دین در حوزۀ عمومی و نظام سیاسی را باید مانعی برای دستیابی به دموکراسی دانست؟ نویسندۀ کتاب حاضر در مقدمه مینویسد: «پرسش اینجاست که آیا میتوان بدون توجه به پیچیدگیهای سکولاریسم، بهسادگی از رابطۀ آن با دموکراسی در ایران سخن گفت؟»
کتاب حاضر در پیِ ورود به این مجادله و ارائۀ طرحی برای آن نیست، بلکه قصد آن دارد تا از خلال بررسی تجربۀ غرب، ضرورت بازاندیشی در نسبت بین سکولاریسم و دمکراسی و حرکت در جهت دستیابی به الگویی برای گفتوگو را یادآوری کند. تجربۀ چند دهۀ اخیر غرب حکایت از تجدید حیات دین و بازگشت آن به حوزۀ عمومی، با وجود رواج و نفوذ طولانیمدت سکولاریسم، دارد؛ تجربهای که با نام پستسکولاریسم از آن یاد میشود. در شرایط پستسکولار، مسئلۀ پیشِ روی دمکراسی سکولار حضور دین و استدلالهای دینی در فرایندهای دموکراتیک و چگونگی گفتوگو بین مؤمنان مذهبی و شهروندان سکولار در حوزۀ عمومی است.
2,300,000
سکولاریسم و دموکراسی اسلامی در ترکیه/ م.هاکان یاووز/ ترجمه احمد عزیزی/ نشر نی
حزب اسلامگرای عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۲ در ترکیه به قدرت رسید. این حزب از آن زمان، با فاصلهگرفتن از یک موضع سخت عقیدتی، به رهیافتی محافظهکارتر و گرایشی دموکراتتر گرائیده است. م. هاکان یاووز، اندیشمند برجستۀ ترک با نقد و بررسی این دو سودای حزب عدالت و توسعه، به چگونگی رویکرد حزبی سیاسی و پایبند به ایدئولوژی عمیقاً دینی، به تساهل و دموکراسی، و نیز پرسش بنیادین امکان تعدیل رفتار و عقیده گروههای تندرو اسلامی در فرایندی لاجرم تعاملی با یک نظام سیاسی قانونمحور و رقابتی میپردازد. چیرگی واقعیات سیاسی بر عقاید و اصول جزمی و تحلیلی که نویسنده از خیزش و تکامل حزب عدالت و توسعه و پیروزی آن در انتخابات سال ۲۰۰۷ ارائه میدهد، کموبیش در سایر کشورهای مسلمانِ مواجه با چالشهای مشابه و قابل عبور است.
کتاب، با پرداختن به مسائلی اساسی، ازجمله مشارکت سیاسی، اقتصاد، امنیت داخلی، مسئلۀ کردها و تلاش ترکیه برای پیوستن به اتحادیۀ اروپا، پژوهشی استادانه از سیاستورزی مدرن ترک اسلامی ارائه میدهد، که میتواند مورد استفادۀ طیف گستردهای از خوانندگان _ دانشجویان، کارشناسان و سیاستگذاران _ قرار گیرد.
220,000