ادبیات پلیسی – جنایی از آن ژانرهایی است که هنوز خیلیها فکر میکنند باید علاقمندیشان را به این ژانر پنهان کنند اما این ژانر در بین مفاخر ادبی و هنری طرفداران بسیاری دارد. در این مقاله میخوانیم:
• بهترین کتابهای پلیسی و جنایی
• محبوبترین کاراگاههای تاریخ ادبیات
بهترینهای ادبیات پلیسی و مشهورترین کاراگاههای جهان معما را بشناسید
«اینگمار برگمان» همان کارگردانی که سینمای روشنفکری و پیچیدهاش با مخاطب خاص هنوز کسی به گرد پایش نمیرسد، چنان درگیر داستانهای پلیسی «هنینگ مانکل» نویسندۀ مجموعۀ «بازرس والاندر» بود که گفته است: «این بازرس والاندر لعنتی از من هم مشهورتر است.» حالا اگر بگوییم برگمان برای فامیلبازی و به خاطر اینکه «هنینگ مایکل» دامادش بوده چنین شکسته نفسی کرده است، از «گراهام گرین» کبیر که نمیشود گذشت، او نه تنها خودش شیفتۀ ادبیات پلیسی بود، بلکه مهمترین آثارش را هم رمانهایی میدانست که در این ژانر نوشته بود.
طرفداران این ژانر یکیدو تا نیستند، از «اسلاوی ژیژک» که حالا در ایران به عنوان قلۀ فلسفه و روشنفکری شناخته میشود تا «هارولد پینتر» و دیگران، در واقع تلاش برای متقاعد کردن آن دسته که هنوز خوانندگان ادبیات پلیسی را از قاطبۀ خوانندگان ادبیات جدی جدا میدانند، بهنظر بیهوده است.
«قاسم هاشمینژاد» با رمان «فیل در تاریکی» یکی از بهترین و معدود رمانهای پلیسی ایران را نوشت. ترجمۀ او از رمان «خوابِگران» چندلر یکی از آن کتابهایی است که احتمالاً با نخواندنش چیز زیادی را از دست خواهیم داد، «عزتالله فولادوند» مترجم «اریش فروم» و «لوکاچ» هم گواه دیگری است، ترجمۀ او از رمان «قول» فریدریش دورنمات هم یکی از کتابهایی بود که در مجموعۀ پلیسی «سیاه و سفید» انتشارات «طرحنو» حسابی دیده شد، مجموعهیی که باب آشنایی ایرانیها را با خیلی از رمانهای پلیسی باز کرد.
با این همه در چندسال اخیر به مدد آنکه مترجمان فارسیزبان به این ادبیات و اهمیتش واقف شدهاند جدای از مجموعههای پرفروش آثار نویسندگان متاخری همچون «آگاتا کریستی»، «آرتور کانن دویل» و «ادگار آلنپو» نویسندگان دیگری هم پیدا میشوند. اگر تا امروز شروع نکردهاید با این پیشنهادها میتوانید سری به کتابفروشی بزنید:
بهترین کتابهای پلیسی و جنایی
کسی برای دوشیزه بلندیش دستهگل ارکیده نفرستاد
ماما گريسون زني بود تنومند، با هيكلي بياندازه چاق و گوشتآلود. گوشت صورتش مثل دو كيسه شل از دو گونهاش آويزان بود. موهاي چيندارش به رنگ مشكي تند نامطبوعي رنگ شده بود. چشمان ريز براقاش مثل شيشه سرد و بيحالت بود. يك پيراهن كثيف توري به رنگ كرم پوشيده بود. بازوهاي عظيماش با آن رگهاي خوني برجسته رگهرگه. لابلاي شبكه توري پيراهناش، مانند خميري كه از صافي رد شده باشد ، بيرون زده بودند. از نظر جسماني به اندازه يك مرد قوي بود. پيرزن زشت و ترسناكي بود و همه افراد دار و دستهاش از جمله اسليم، به شدت از او ميترسيدند.
جیمز هدلی چیس را سلطان جنایت معرفی میکنند،این رمان را هم تازگی ناشری در مشهد منتشر کرده که یکی از بهترینهای «هدلی چیس» است. او این رمان را سال 1939 نوشت و بالاخره ناشری در لندن جرات پیدا کرد و رمان چاپ شد. نویسنده با این کتاب یک شبه معروف شد و سیل انتقادها بود که علیه او در مطبوعات آن زمان منتشر شد. کسی انتظار نداشت در رمانی چنین کمحجم این حجم از دنائت و خشونت را ببیند. «جرج اورول» یکی از اولین منتقدانی بود که قلم به دست گرفت و هدلی را برای این میزان از قسیالقلبی سرزنش کرد و همین نقدها بود که سبب شد با وجود جنگ جهانی دوم و کمبود کاغذ این کتاب نیم میلیون نسخه منتشر شود و خیلی زود هم نایاب شود. بعدها حق این رمان ادا شد و به لیست صد رمان برتر قرن به انتخاب روزنامۀ لوموند راه یافت.
جیمز هدلی چیس در ایران پیش از انقلاب آنقدر چهرۀ محبوبی بود که رمانهایی به اسم او نوشته میشد و تبدیل به آثار پرفروش میشد، بیآنکه روح هدلیچیس از چنین رمانهایی با خبر باشد.
400,000
بازی ریپلی نوشتۀ پاتریشیا های اسمیت
بازی ریپلی یکی از خوشساختترینها در مجموعۀ 5 رمانی است که با محوریت «تام ریپلی» نوشته شده است، شهریار وقفیپور هم ترجمۀ خوشخوان و روانی از این کتاب به فارسی منتشر کرده است. وقفیپور جدای از ترجمه در حوزۀ فلسفه رمانها و مجموعه داستانهای جذاب و قابل تاملی از ادبیات پلیسی را به فارسی برگردانده، یکی از آنها مجموعه داستان «معمای کلاهفروش» است که از سوی «نشرچشمه» منتشر شده و داستانهایی که مهمترین مجلۀ ادبیات پلیسی «الری کوئین» هر سال به عنوان بهترین داستان جنایی سال انتخاب میکرده در این مجموعه آمده است. دیو باید بمیرد نوشتۀ سیسیل دی ل.ئیس یکی دیگر از ترجمههای وقفیپور است که در مجموعۀ ناکام پلیسی که نشر نیلوفر منتشر میکرد، درآمد، اما چندان دیده نشد.
70,000
ماده شیر سفید نوشتۀ هنینگ مانکل
این رمان تازگی تجدید چاپ شده است و چاپ اولش سال 1391 منتشر شده، اما مجموعۀ آثار «هنینگ مایکل» با ترجمۀ «هادی بنایی» قرار است در نشر «هرمس» منتشر شوند، آقای بنایی مترجم و طنزپرداز دو سال پیش درگذشت، اما پیش از مرگ ده رمان از هنینگ مایکل ترجمه کرده بود که قرار است یکبهیک منتشر شوند، برای همین یادآوری اهمیت مایکل سوئدی بیراه نیست، همین حالا هم کلی از رمانهای درجه یک او با آن بازرس والاندر انساندوستی که خلق کرده است به فارسی قابل دسترس هستند. .هنینگ مایکل، با خلق کمیسر والاندر پلیس متفکر، وظیفه شناس و از خود گذشته را ترسیم میکند؛ پلیسی که «اسلاوی ژیژک» شیفتۀ اوست.
از باقی رمانهایی که میشود خواندنشان را توصیه کرد باید به «سگهای ریگا»، «قاتلان بدون چهره»، «سایهها در سپیدهدم میرویند» و «سگی که به سوی ستارهای میدود» اشاره کرد که همگیشان را نشر «هرمس» منتشر کرده است.
100,000
خاکسپاری آقای بووه نوشتۀ ژرژ سیمنون
مراسم خاکسپاری آقای بووه یکی از عجیبترین رمانهای سیمنون است، رمانی که معمایش در غیاب کمیسر «مگره»ی باهوش حل میشود، «خاکسپاری آقای بووه» احتمالا تجربۀ متفاوتی خواهد بود از همۀ آنچه تا امروز از سیمنون خواندهاید. اما ژرژ سیمنون بعد از چهار دهه دوباره در ایران محبوب شده است، سالها پیش با ترجمههای «کریم کشاورز» بخشی از رمانهای سیمنون در قالب رمانهای جیبی به فارسی ترجمه شده بودند و از فروش بالایی هم برخوردار بودند، حالا هم چندی است ترجمههای «ابراهیم اقلیدی» در نشر «هرمس» و «عباس آگاهی» در جهان کتاب دوباره او را تبدیل به نویسندۀ خوشخوان و محبوب کرده است.
70,000
محبوبترین کاراگاههای تاریخ ادبیات
آدام دالگلیش
یک کارآگاه-شاعر خیلی احساساتی که پی.دی.جیمز پایش را به دنیای جرم و جنایت باز کرد. کاراگاه باوقاری که پروندهها را با ذهن تیزبینش حل میکند و با طنازی بریتانیانی منحصربهفردش حسابی خودش را توی دل خواننده جا میدهد!
از جمله داستانهایی که این کارآگاه در آنها حضور داشته میتوان به «خیال کشتن» و «صورتش را بپوشان» اشاره کرد.
اراست فاندورین
با اراست فاندورین یکراست پرت میشوی وسط روسیۀ قرن نوزدهم. بوریس آکونین کارآگاه جذابی را پرشروشوری آفریده که گویی ابتکار عمل را از جیمز باند و ذکاوت را از شرلوک هولمز به ارث برده است. با ذهن درخشان فاندورین همراه شو و قدم در دنیایی پر از دسیسه و خبرچینی بگذار!
از جمله داستانهایی با حضور این کارآگاه میتوان به «عزازیل» و «گامبی ترکی» اشاره کرد.
هرکول پوآرو
یک کارآگاه تمامعیار بلژیکی که دستپروردۀ ذهن خلاق آگاتا کریستی است. کسی که پروندههای حل نشدنی را تنها با داشتن دو چیز به سادگی حل میکند: هوشی مثالزدنی و سبیلی جذاب!
از جمله داستانهای خواندنی هرکول پوآرو میتوان به کتابهای «تحقیقات پوآرو» و «نخستین پروندههای پوآرو» اشاره کرد.
شرلوک هولمز
کارآگاه افسانهای سر آرتور کانن دویل آنقدر معروف است که حتی دستیارش واتسون هم نیازی به معرفی ندارد! شرلوک هولمز یکی از تاثیرگذارترین چهرههای نهتنها ژانر جنایی و کارآگاهی بلکه ادبیات داستانی است.
یکی از داستانهای خواندنی شرلوک هولمز «درندهی باسکرویل» است.
الری کویین
کارآگاه متفکر و خوشبرخوردی که پای روانکاوی را به داستانهای جنایی باز کرد. داستانها و شخصیت الری کویین را دو پسردایی و پسرعمه به نامهای فردریک دنی و مانفرد بنینگتون خلق کردهاند.
یکی از خواندنیترین کتابهای این کارآگاه «ده روز شگفتانگیز» است.
هری هول
مردی از دیار اسکاندیناوی. هری هول کارآگاه آثار یو نسبو است؛ کارآگاه با دل و جرئتی که که سرش درد میکند برای حل کردن پیچیدهترین و سیاهترین پروندههای نروژ.
از خواندنیترین داستانهای کارآگاه هری هول میتوان به «پلنگ» و «قلمرو» اشاره کرد.
کارآگاه گالیله
کیگو هیگاشینو با کتابهایش یکی از خاصترین کارآگاههای تاریخ ادبیات را معرفی کرده؛ کارآگاه گالیله که در اصل استاد فیزیک دانشگاه است ولی گره کور پروندههای دوست کارآگاهش، کوساناگی را با نگاه تیزبینانۀ علمیاش باز میکند.
از جمله خواندنیترین آثار کیگو هیگاشینو با حضور کارآگاه گالیله میتوان به «فداکاری مظنون ایکس» و «رژهی خاموش» اشاره کرد.
کمیسر مگره
مگره یکی از مشهورترین کارآگاههای ادبیات است؛ زاییدۀ ذهن خلاق ژرژ سیمنون. مرد دوستداشتنی ادبیات جنایی که پشت ظاهر مخوفش برای مجرمین، قلبی از طلا دارد!
از جمله کتابهای خواندنی این کارآگاه میتوان به «تردید مگره» و «مگره و مرد بیخانمان» اشاره کرد.
جک ریچر
افسر بازنشستۀ ادارۀ پلیس که در قامت یک کارآگاه غیررسمی به خیابانها برگشته و با مشتهایی گره کرده میخواهد عدالت را در حق مجرمین جاری کند. ماجراهایی که لی چایلد از ریچر تعریف میکند نفس خواننده را بند میآورد.
مجموعه داستانهای ۲۲ جلدی جک ریچر بسیار خواندنی و جذاب است. از جمله داستانهای این مجموعه میتوان به «راه سخت» و «تا پای مرگ» اشاره کرد.
راز جذابیت داستانهای کارآگاهی چیست؟ شما کدام کارآگاه ادبیات را بیشتر دوست دارید؟ از داستانهای کدام جنایینویس بیشتر لذت میبرید؟ دیدگاهتان را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
میتوانید این نوشتار کارآگاهی را برای دوستان جناییپسند خودتان هم بفرستید.