ادبیات فانتزی مدرن را نویسندهٔ اسکاتلندی جورج مکدونالد با داستان شبحها آغاز کرد که در سال 1858 منتشر شد و این کتاب را اولین رمان فانتزی میدانند که برای بزرگسالان نوشته شد. مکدونالد یکی از نویسندگانی بود که تأثیر عمدهای بر جی.آر.آر تالکین نویسندهٔ «ارباب حلقهها» گذاشت.
اما بسیاری هنوز هم این ژانر را نمیپسندند و گمان میکنند داستانهای فانتزی و تخیلی تنها برای کودکان و سرگرمی است و برخی هنوز هم مطالعهٔ چنین کتابهایی را بیهوده و احمقانه میدانند. مطالعات نشان دادهاند داستانهای فانتزی بسیار بر ذهن و احساسات شما تأثیر میگذارند. چنین داستانهایی شما را مدتی از دنیای واقعی دور میکنند و به دنیایی خیالی میکشانند و قهرمانهای این داستانها به خوانندگانشان شجاعت و مقاومت را میآموزند.
در ادامه با ما همراه شوید تا با یکی از جذابترین کتابهای فانتزی امسال و شخصیتهای آن آشنا شویم.
کتاب تاج دوقلوها
کتاب تاج دوقلوها رمانی فانتزی و عاشقانه اثر کاترین دویل و کاترین وبر نویسندگان داستانهای کودکان و نوجوانان است. این کتاب فانتزی و جذاب در سال 2020 منتشر شد و داستان دو خواهر دوقلو را روایت میکند که در بدو تولد و پس از به قتل رسیدن بیرحمانهٔ والدینشان، از هم جدا شدهاند و یکی از آنها از وجود دیگری بیخبر است.
زندگی شاهدخت رُز عالی به نظر میرسد؛ او قرار است ماه آینده تاجگذاری کند و ملکه خواهد شد و درنهایت با شاهزادهای جذاب از پادشاهی یکی از کشورهای همسایه ازدواج خواهد کرد. بالأخره پس از مدتها آرامش به سرزمین برگشته است و خبری از جادو نیست و ساحران عقب نشستهاند و کشور امن است. رُز اما نمیداند که قرار است وارد بزرگترین ماجراجویی زندگیاش شود. رِن، خواهر دوقلوی شاهزاده رُز، به همراه مادربزرگش و دیگر جادوگرانی که کنارشان بزرگ شده، درحال برنامهریزی هستند تا رِن را به جای رُز بر تاجوتخت بنشانند. رِن دور از کاخ بزرگ شده، میداند که رُز خواهر دوقلویش است. او یک جادوگر است و حاضر است همه چیزش را بهخطر بیندازد تا عدالت را برای جادوگران بهدست آورد.
3,300,000
جدال بر سر تاجوتخت در کتاب تاج دوقلوها
در سرزمینی دور، در محوطهٔ کاخ آنادان، مجسمهای از سنگ مرمر وسط باغی از گلهای رز به چشم میخورد. این مجسمه، تندیس مدافع ایانا است؛ مردی عقدهای و تشنهٔ قدرت که هزارسال پیش فقط برای از بینبردن جادو به این سرزمین حمله کرده بود. مدافع در جنگی خونین که بازماندگان انگشتشماری به جا گذاشته بود، اورتا استارکرِست، آخرین ملکهٔ ساحرهٔ ایانا را شکست داده و تاجوتخت را تصاحب کرده بود. او موفق نشده بود جمعیت ساحران را بهطور کامل از میان بردارد. چطور میشد قلب تپندهٔ یک کشور را از آن جدا کرد؟ بااینحال، مردم مدافع را ستایش میکردند و نفرتی که از ساحران ایجاد کرده بود، پس از او نیز در دلها باقی مانده بود.
تا اینکه صدها سال بعد این نفرت گریبان پادشاهی را گرفت که عاشق یک ساحره شده بود. لیلیت گرینراک ساحر و باغبانی ساده، روزی قدم به باغ گلهای رز پادشاه گذاشت و خیلی زود قلبِ پادشاه را تصاحب کرد. درست است که این زن بهخاطر ساحرهبودن در همان مکانِ سرد و بیرحم بههمراه پادشاه کشته شد اما استعداد افسونگریاش به یکی از دخترانش رسید و این آغاز داستانِ انتقامجویانهٔ تاج دوقلوها است.
شخصیتهای کتاب تاج دوقلوها
رِن گرینراک شخصیت اصلیِ داستان تاج دوقلوها است که همراه با ساحران بزرگ شده است. او همیشه میدانست که باید روزی تاجوتخت خواهرش را بدزدد، او چارهٔ دیگری ندارد. رِن از بدو تولد میان ساحران زندگی کرده و برای بازگشت به قصر و گرفتن انتقامِ قتل والدینش آموزش دیده است؛ او برای ملکهشدن و محافظت از جامعهٔ ساحرانی که او را بزرگ کردهاند دست به هر کاری میزد، اگر نگهبانی که سر راهش قرار گرفت آنقدر جذاب نبود و جادوی بیپروایش آنقدر باعث دردسرش نمیشد...
در بخشی از رمان تاج دوقلوها میخوانید:
«رن با صدای ضربههایی به درِ اتاق از خواب بیدار شد. مدتی از طلوع گذشته بود. از جا پرید و صاف توی تخت نشست و آب دهانش را از چانه پاک کرد. اغلب در این ساعت از روز صدای جیغوویغ مرغان دریایی در صخرههای کنار ساحل میپیچید و بچههای اور تا دم درِ اتاقش میآمدند تا او را با خود به ماجراجویی ببرند؛ ولی آسمان بالای کاخ آنادان ساکت بود و رن خوابش برده بود. لعنت به جلبک دریایی! نور گرم خورشید با رنگ شربتی خوشایندش اتاق را پر کرده بود. رن در آینه نگاهی به خود کرد تا مطمئن شود که افسون دیشبش باطل نشده و همان لحظه زنی که صورت گرد و موهای خاکستری وزوزی داشت وارد اتاق شد.»
شخصیت دیگرِ کتاب تاج دوقلوها که در قصر بزرگ شده است، رُز است. شاهدخت رز والهارت میداند که قدرت با خود مسئولیت میآورد و اجازه نمیدهد موضوع کوچکی مانند بهوش آمدن وسطِ یک بیابان بیآبوعلف و یک آدمربای گستاخ و متأسفانه بسیار خوشتیپ مانع از انجام وظیفهاش شود. اما زندگی بیرون از کاخ وحشیتر و نازیباتر از آن چیزی است که او تصور کرده بود، و حالا حسابی غافلگیر شده است. ساحرانی که مدتها از آنها میترسید شاید تبدیل به خانوادهای شوند که هرگز نداشته است.
در بخشی از رمان تاج دوقلوها میخوانید:
«شاهدخت رز والهارت به نگاههای دیگران عادت داشت. نگهبانان کاخ که دکمههای زرین لباسشان در نور آفتاب برق میزد، هیچوقت زیاد از او دور نمیشدند. خدمتکاران با دقت او را زیر نظر داشتند و اغلب خواستههایش را قبل از آنکه به زبان بیاورد حدس میزدند و اجرا میکردند. از آنطرف چپمن، پیشکار کاخ، هم بود که همیشه مانند پروانهای به دور شمع، نزدیک او میپلکید. چپمن در هر لحظهٔ روز میدانست رز کجاست و مراقب بود که طبق معمول سرگرم خیالپردازی نشود و برنامههایش به تعویق نیفتند. البته مردمش هم او را تماشا میکردند. در مواقع نادری که از کاخ به شهر اشلین، پایتخت ایانا میرفت، مردم در خیابانها صف میکشیدند تا او را ببینند. آخر او شاهدخت محبوبشان بود، به زیبایی همان گُلی که نامش را از آن گرفته بود و به همان اندازه پاک و عطرآگین. دستکم رز تصور میکرد مردم دربارهاش اینطور فکر میکنند، چون اجازه نداشت با هیچکدام از آنها حرف بزند. فقط میتوانست مژههایش را به هم بزند و از دور برایشان دست تکان بدهد؛ اما وقتی ملکه میشد، همهچیز تغییر میکرد.»
نظر دیگر نویسندهها دربارهٔ کتاب تاج دوقلوها
«رمان تاج دوقلوها داستانی پر زرقوبرق از ماجراجوییهایی جذاب و دلخراش است و جهان پیچیدهٔ آن از همان صفحات اول مرا مجذوب خود کرد. دو راوی فراموشنشدنی این داستان شما را به داستانهای شگفتانگیز و عاشقانهٔ خود میکشانند و من با این کتاب جادو شدم!» - سارا جی ماس، نویسندهٔ کتاب قلمرو خار و رز و نویسندهٔ کتابهای پرفروش نیویورک تایمز«داستانی لذتبخش از ابتدا تا انتها. رمان تاج دوقلوها بسیار گیرا، سرگرمکننده، هوشمندانه و جادویی است. اگر عاشق داستانهای فانتزی و پادشاهان شرور و راهزنان جذاب هستید، حتماً این کتاب را بخوانید.» - استفانی گاربر، نویسندهٔ سهگانهٔ پرفروشِ کاراوال
جملاتی درخشان از کتاب تاج دوقلوها
«شن بعدازآن دست رز را گرفت و او را از روی ماسههای ساحل جلو برد. رز متوجه شد که بیاختیار دست او را محکم گرفته است؛ نمیخواست ولش کند. غریبهای که همین دو روز پیش دیده بود، حالا تنها تکیهگاهش در این سرزمین بیگانه بود و رز به این نتیجه رسیده بود که بدون او احساس امنیت نمیکند. خوشبختانه شنلش همان نزدیکی افتاده بود. رز آن را از روی ساحل برداشت و دور خود پیچید. سرش را برگرداند تا ببیند چقدر راه آمدهاند. نوک صخرهها توی مه از نظر پنهان شده بود. حتماً خیلی با آنها فاصله داشت. رز آرزو کرد ای کاش سلست او را در حال پایینرفتن از صخره میدید. هر بار که یواشکی میرفتند تا از درختهای باغ سیب بچینند، سلست از رز بالاتر میرفت. دوستش از سقوط نمیترسید، از این میترسید که با بالانرفتن چه چیزی را ممکن بود از دست بدهد. ادعا میکرد بهترین سیبها نوک درخت میرویند. سلست سیبها را از درخت پایین میانداخت و رز همه را توی دامنش جمع میکرد، بعد دوتایی با هم سراغ کامرون میرفتند و اصرار میکردند با آنها برایشان تارت سیب درست کند. بعدازاین امکان نداشت رز از بالارفتن از درخت سیب بترسد.»
«شن به طرفش آمد. «شاهدخت، سوار شو.»
رز از روی شانهٔ او به جهتی اشاره کرد و گفت: «اوناهاش! فرمانده اونجاست!» و دستش را تکان داد.
شن پشتسرش را نگاه کرد و وقتی چیزی ندید، زیرلب به خود ناسزا گفت. «باورم نمیشه گولش رو خوردم.» وقتی شن رویش را برگرداند، رز با لباسخوابی که به تن داشت، از تپهٔ ماسهای پایین میدوید. نقشهای برای فرار نداشت، ولی سربازانش بهزودی به او میرسیدند. امکان نداشت زیاد از او عقبتر باشند، مگر نه؟ مهم نبود راهزن چه میگفت، نگهبانان کاخ حتماً دنبالش میگشتند. با سگهای شکاری وجببهوجب خاک ایانا را در جستوجوی او طی میکردند. رز فقط باید حواس راهزن را پرت میکرد تا آنها از راه برسند.
شن دنبال او میدوید و صدا میزد: «رز! وایستا!» و اسبش از بالای تپه با کنجکاوی صحنه را تماشا میکرد.
اما رز نایستاد. همانطور که پاهایش در ماسه فرومیرفتند به دویدن ادامه داد. سرعتش در شیب تپه بیشتر و بیشتر میشد و هنگامی که تلی از ماسه یکدفعه جلویش قد علم کرد، تعادلش را از دست داد و با صورت زمین خورد. جوری ناله کرد که به هیچوجه شایستهٔ یک خانم نبود.»
دربارهٔ نویسندگان کتاب تاج دوقلوها
کاترین وبر در سال 1987 در کالیفرنیای جنوبی به دنیا آمد. او علاوه بر نوشتن داستانهای کودک و نوجوان، داستان فانتزی نیز مینویسد. کاترین در کالیفرنیا و در رشتهٔ ادبیات تطبیقی درس خوانده و مدتی نیز در دانشگاه چینی هنگ کنگ زبان چینی آموخته است.
کاترین دویل در غرب ایرلند بزرگ شد و مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشدش را در رشتهٔ روانشناسی گرفت. اولین رمان او سهگانهٔ «خون» بود که بسیار مورد توجهٔ منتقدان قرار گرفت. آثار کاترین دویل تاکنون به بیش از 25 زبان زندهٔ دنیا ترجمه شدهاند.
کاترین وبر و کاترین دویل با دو برادر ازدواج کردهاند و کتاب تاج دوقلوها را با همکاری هم نوشتهاند.
آیا تابهحال رمانهایی در ژانر فانتزی خواندهاید؟ آیا خود را به جای شخصیتهای داستانها در آن دنیاهای جادویی و خارقالعاده تصور کردهاید؟ اگر فانتزیخوان هستید و مجموعهٔ انتخاب و مجموعهٔ سهجلدی کاراوال را خواندهاید، حتماً از خواندن رمان زیبا و جذاب تاج دوقلوها نیز لذت خواهید برد. اگر هم میخواهید تازه فانتزی خواندن را شروع کنید، این کتاب بسیار مناسب شما خواهد بود.