پس از خواندن این مقاله، با دنیای کمیک بوکها، انواع آنها و تفاوتهای فرهنگی و ساختاریشان آشنا خواهید شد. خواهید دانست که کمیکهای آمریکایی، مانگاهای ژاپنی و مانهواهای کرهای چه ویژگیهایی دارند و چگونه روایت داستانی در هر یک متفاوت است.
همچنین، دربارهی تاریخچهی کمیکها، ژانرهای محبوب و تأثیر فناوری بر صنعت کمیک اطلاعات مفیدی کسب خواهید کرد. در نهایت، شناخت بهتری از این هنر خواهید داشت و میتوانید با دیدی گستردهتر کمیکهای مختلف را مطالعه کنید.
کمیک بوک (Comicbook) چیست؟
کتابهای کمیک آثار هنری و ادبی هستند که در آنها داستانها از طریق تصاویر و متنهای کوتاه به صورت ترکیبی روایت میشوند. این رسانه بهطور خاص از تصاویر متوالی استفاده میکند تا روایتی داستانی را به مخاطب منتقل کند. کتابهای کمیک معمولاً در قالب صفحات مصور و با استفاده از پنلهای کوچکتر برای نمایش تغییرات زمانی یا مکانی طراحی میشوند. این نوع آثار معمولاً به شکل مجلهها، کتابها یا حتی آنلاین منتشر میشوند.
کمیکها میتوانند شامل انواع مختلفی از ژانرها و سبکها باشند که در آنها شخصیتهای خیالی، قهرمانها، موجودات افسانهای، مشکلات اجتماعی، دنیای علمی-تخیلی، و حتی داستانهای درام و رمانتیک مورد بررسی قرار میگیرند. همچنین، در ساخت کمیکها، ویژگیهای خاصی مانند استفاده از رنگها، سایهها و ترکیب متن و تصویر نقش مهمی ایفا میکند.
در تمام این سالها، کشورهای مختلفی به خلق کتاب کمیک پرداختهاند و از این رو، شاهد تنوع زیادی در سبک و روایت داستانها هستیم. در حقیقت، یکی از راههای اصلی دستهبندی کمیکها بر اساس منطقهی جغرافیایی و فرهنگی است که از آن آمدهاند. این تفاوتها شامل نحوهی طراحی شخصیتها، شیوههای بصری، سبک نوشتار و حتی روشهای روایت داستان میشود. با ما همراه باشید تا در ادامهی مقاله، بیشتر به این موضوع بپردازیم.
انواع کتابهای کمیک (بر اساس سبک هنری و کشورها)
کمیکهای آمریکایی
کمیکهای آمریکایی از دههی ۱۹۳۰ میلادی محبوب شدند و عمدتاً به دو ناشر بزرگ مارول (Marvel) و دیسی کامیکس (DC Comics) تعلق دارند. این کمیکها معمولاً به صورت شمارههای ماهانه منتشر میشوند و داستانهایشان به صورت سریالی روایت میشود.
ویژگیهای کمیکهای آمریکایی
نحوهی انتشار: معمولاً بهصورت ماهانه و در قالب شمارههای ۲۰ تا ۳۰ صفحهای منتشر میشوند. پس از مدتی، چندین شماره در قالب یک جلد گرافیکی جمعآوری میشوند.
جهت خواندن: از چپ به راست، مشابه کتابهای انگلیسی.
طراحی و گرافیک: معمولاً کاملاً رنگی و دارای طراحی دقیق و واقعگرایانه هستند.
ژانرهای محبوب کمیک آمریکایی
ابرقهرمانی(Superhero): این ژانر بیشترین محبوبیت را در کمیکهای آمریکایی دارد و شخصیتهای معروفی همچون سوپرمن (Superman)، بتمن (Batman)، مرد عنکبوتی (Spider-Man)، مرد آهنی (Iron Man) و ثور (Thor) در این دسته قرار میگیرند.
ترسناک (Horror): کمیکهایی مانند موجود باتلاقی (Swamp Thing) و مردگان متحرک (The Walking Dead) در این ژانر قرار دارند.
علمی-تخیلی و فانتزی (Sci-Fi & Fantasy): آثاری مانند مرد شنی (Sandman) و ساگا (Saga) در این ژانر شناخته میشوند.
تاریخچهٔ کمیک بوکهای آمریکایی
کمیک بوکها تاریخچهای طولانی دارند که آغاز آن به دهههای آخر قرن ۱۹ میلادی بازمیگردد. اسناد تاریخی به ما نشان میدهد که کمیکها در روزنامهها منتشر میشدند و نخستین کمیک بوک واقعی، کودک زرد (The Yellow Kid) نام دارد که در سال ۱۸۹۷ توسط ریچارد ف. آوکلی به چاپ رسیده است. این کمیک به دلیل طراحیهای ساده و گرافیکهای جذاب خود شناخته میشود و پیشگام کمیکهای مدرن به شمار میرود.
دوران پلاتینیوم (۱۸۹۷-۱۹۳۸)
در این سالها، کمیکها کوتاه و طنزآمیز بودند و در روزنامهها منتشر میشدند. کمیک نیموی کوچک در سرزمین خواب (Little Nemo in Slumberland) از محبوبترین کمیکهای این سالهاست. در دوران پلاتینیوم، کمیکها بیشتر به عنوان سرگرمی برای کودکان شناخته میشدند.
دوران طلایی (۱۹۳۸-۱۹۵۶)
در این سالها، کتابهای کمیک تحول بزرگی به خود دیدند و اولین شخصیتهای ابرقهرمانی مانند سوپرمن (Superman)، بتمن (Batman) و کاپیتان آمریکا (Captain America) به مخاطبان معرفی و به سرعت در بین مردم محبوب گشتند. در چنین ایامی، کمیکها نقش مهمی در تقویت روحیهی مردم در دوران جنگ جهانی دوم ایفا کردند.
دوران نقرهای (۱۹۵۶-۱۹۷۰)
بعد از جنگ جهانی دوم، کمیکها وارد بخش جدیدی به نام دوران نقرهای شدند. این آثار هنری، دیگر به داستانهای ابرقهرمانی محدود نبودند و به مسائل اجتماعی و انسانی مانند تبعیض نژادی و مشکلات هویتی نیز میپرداختند. شخصیتهایی مانند مرد عنکبوتی (Spider-Man) و مردان ایکس (X-Men) در این دوره معرفی شدند.
دوران برنز (۱۹۷۰-۱۹۸۵)
در این سالها، کمیکها بیشتر به مسائل اجتماعی و سیاسی میپرداختند و داستانها به سمت واقعگرایی بیشتری حرکت کردند. کمیکهایی مانند گرین لنترن (Green Lantern) و گرین ارو (Green Arrow) به مشکلات اجتماعی مانند نژادپرستی و فقر، توجه ویژهای داشتند و سعی کردند که از کمیکها بهعنوان ابزاری برای طرح مسائل جدیتر بهره ببرند.
دوران مدرن (۱۹۸۵-اکنون)
دههٔ۱۹۸۰ نقطهی عطف دیگری در تاریخ کمیکها به شمار میرود و آثار مهمی مانند واچمن (Watchmen) و بازگشت شوالیهی تاریکی (The Dark Knight Returns) که مرزهای سنتی کمیکها را به چالش کشیدند، به بازار عرضه شدند. این آثار که در زمرهٔ بهترین کمیکهای هنری و جدی بودند به مسائل فلسفی و اجتماعی پیچیدهتر میپرداختند. در دوران مدرن، کمیکها تبدیل به یک فرم هنری معتبر شدند و محبوبیت بیسابقهای یافتند. همچنین، به دلیل اقتباسهای سینمایی از کمیکها، شخصیتهای این هنر به فرهنگ عامهی مردم راه پیدا کردند.
مانگا – کمیک ژاپنی
مانگا (Manga) یکی از پرطرفدارترین انواع کمیک در جهان است که ریشههای آن به قرنها پیش در ژاپن بازمیگردد؛ جایی که مردم برای سرگرمی و روایت داستانها از تصاویر استفاده میکردند. اما شکل مدرن مانگا، چیزی که ما امروزه به این اسم میشناسیم، در دههی ۱۹۵۰ میلادی با تلاشهای اوسامو تزوکا (Osamu Tezuka) به تکامل رسید. او با مانگای مشهوری به نام آسترو بوی (Astro Boy) که اولین مانگای مدرن لقب گرفته است، انقلاب بزرگی در دنیای کمیک ایجاد کرد. تزوکا با سبک خاص خود و داستانپردازی مبتنی بر جذابیتهای تصویری و شخصیتهای قوی، راه را برای دیگر مانگاکاها -خالقان مانگا- هموار کرد. تاجایی که امروزه، مانگا نهتنها در ژاپن بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا طرفداران زیادی دارد و به عنوان یک رسانهی اصلی برای روایت داستانها در نظر گرفته میشود.
مانگاها از آنجا که در مدت زمانی کوتاه محبوبیت زیادی پیدا کردند، به یک صنعت بزرگ در ژاپن تبدیل شدند که بخشهای بزرگی همچون نشر، انیمهها (انیمیشنهای ژاپنی)، فیلمها و حتی بازیهای ویدئویی را دربرمیگیرند. در دنیای امروز، مانگا دیگر یک رسانه برای سرگرمی نیست، بلکه بیشتر ابزاری است برای بیان مسائل اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی. از میان مشهورترین مانگاها میتوان به مواردی مانند دفترچهی مرگ (Death Note)، ناروتو (Naruto)، جوجوتسو کایسن (Jujutsu Kaisen) و... اشاره کرد.
1,550,000
ویژگیهای مانگا
نحوهٔ انتشار: مانگا ابتدا در مجلات هفتگی یا ماهانه منتشر و سپس بهصورت جلدهای مستقل جمعآوری میشود. این جلدها معمولاً شامل چندین شماره از یک مانگا هستند و بهصورت مستقل به فروش میرسند. برخی از مانگاها ممکن است در ابتدا بهصورت بخشهای کوچکی در یک مجله، منتشر شوند و سپس برای راحتی خوانندگان، این بخشها بهصورت جلدهای کامل به چاپ برسند.
جهت خواندن: برخلاف کمیکهای آمریکایی که از چپ به راست خوانده میشوند، مانگا بهصورت معکوس و از راست به چپ خوانده میشود. این ویژگی یکی از متمایزترین تفاوتهای میان مانگا و کمیکهای غربی است و بازتابی از ساختار نوشتاری و فرهنگی ژاپن است.
طراحی و گرافیک: معمولاً مانگاها بهصورت سیاه و سفید منتشر میشوند، اگرچه برخی از آثار ویژه میتوانند رنگی باشند. یکی از ویژگیهای برجستهی مانگا، طراحی بسیار پویا و احساسی آن است. هنرمندان مانگا از تکنیکهای پیچیدهای برای خلق شخصیتها و صحنههای پرتحرک استفاده میکنند. طراحیهای دقیق و جزئیات بسیار زیاد در شخصیتها و محیطهای داستان باعث میشود که خواننده احساس نزدیکی بیشتری به دنیای داستان پیدا کند.
سبکهای محبوب در مانگا: مانگا در ژانرهای مختلفی منتشر میشود که هرکدام مخاطبان خاص خود را دارند. این سبکها نهتنها با توجه به سن و جنسیت، بلکه با توجه به علایق و فرهنگهای مختلف شکل گرفتهاند که از میان آنها میتوان به مواردی مانند شونن (پسرانه)، شوجو (دخترانه)، سینن (مردان بزرگسال)، جوسه (زنان بزرگسال) و... اشاره کرد.
2,000,000
تاریخچهٔ مانگا
دوره پیشامدرن (پیش از قرن 20)
این دوره به زمانی باز میگردد که مانگا به شکلهای ابتداییتری وجود داشت، هرچند بهطور رسمی به نام «مانگا» شناخته نمیشد. در این دوره، از تصاویر بیشتر برای روایت داستانها یا تفسیرهای اجتماعی و فلسفی استفاده میکردند.
مهمترین ویژگیها:
• ترکیب متن و تصویر برای روایت داستانهای تاریخی و مذهبی.
• آثار برجسته مانند هوکوسای (Hokusai) که تصاویری مشابه به مانگا ایجاد میکرد.
• استفاده از تصاویر در کتب و آموزشها.
دورهٔ آغازین (اوایل قرن 20 - ۱۹۴۵)
این دوره که معمولاً به عنوان دوران مانگای کلاسیک یا پیشگام شناخته میشود، شکلگیری مانگای مدرن را میتوان مشاهده کرد. اولین آثار برجستهای که در این دوره بهطور رسمی در ژاپن منتشر شدند، بهویژه در مجلات و نشریات، شامل شخصیتها و داستانهای جذاب برای کودکان و بزرگسالان بودند.
مهمترین ویژگیها:
• ظهور اولین مانگاهای چاپی.
• «اوسامو تزوکا» بهعنوان یکی از اصلیترین پدران مانگا در این دوران شناخته میشود که آثاری مانند آسترو بوی (Astro Boy) را خلق کرد.
• تمرکز بر هنر تصویری در کنار عناصر داستانی جذاب.
دورهٔ طلایی ( ۱۹۵۰-۱۹۷۰)
این دوران یکی از مهمترین دورهها در تاریخ مانگا است. در این زمان، مانگا بهعنوان یک رسانهی جدی و با محبوبیت زیاد در ژاپن شناخته میشد و گستردگی زیادی یافت. علاوه بر این، ژانرهای مختلف مانگا شکل گرفت و اولین آثار شناختهشده در زمینههای علمیتخیلی، ماجراجویی و عاشقانه به وجود آمد.
مهمترین ویژگیها:
• رونق و محبوبیت مانگا در تمام گروههای سنی.
• آغاز پخش مانگا در تلویزیون و سینما.
• گسترش مانگا از سطح داخلی به کشورهای دیگر.
دورهٔ نقرهای (۱۹۷۰-۱۹۹۰)
در این دوره، مانگا بهعنوان یک رسانهٔ پرطرفدار، تغییرات بسیاری در سبکها و داستانها ایجاد کرد. با آغاز موج جدید مانگا، ژانرهای جدیدی مانند شونن (برای پسران) و شوجو (برای دختران) شکل گرفت. همچنین، مانگا شروع به طرح مسائل اجتماعی و انسانی پیچیدهتر کرد و سبکهای مختلف هنری و داستانی رشد یافت.
مهمترین ویژگیها:
• گسترش گستردهتر ژانرهای مانگا، از جمله شونن، شوجو، سینن (برای بزرگسالان) و جوسی.
• معرفی شخصیتهای پیچیدهتر و پرداخت به موضوعات اجتماعی.
• آثار مهم مانند ناروتو و دراگون بال.
دورهٔ مدرن (۱۹۹۰-اکنون)
دورهٔ مدرن مانگا به رشد و گسترش بیشازپیش آن در سطح جهانی اشاره دارد. در این دوران، مانگا به یکی از مهمترین اشکال رسانهای در سطح جهانی تبدیل شد. آثاری مانند حمله به تایتانها (Attack on Titan) با استقبال بینظیری روبهرو شدند.مهمترین ویژگیها:
• ظهور و موفقیت آثار بزرگ جهانی مانند وان پیس، ناروتو و دراگون بال.
• مانگا تبدیل به یک پدیده فرهنگی جهانی میشود و در کشورهای مختلف محبوبیت فراوانی پیدا میکند.
• گسترش مدلهای دیجیتالی و وبمانگا.
• مانگا بهعنوان یک هنر جهانی با تاثیری گسترده در فرهنگ عامه شناخته میشود.
2,000,000
مانهوا- کمیک کرهای
مانهوا (Manhwa) به کمیکهای کرهای گفته میشود که از دهههای ۱۹۵۰ میلادی در کره جنوبی رشد کرده و به محبوبیت رسیدند. این کمیکها معمولاً بهصورت سریالی در مجلات و پلتفرمهای آنلاین منتشر میشوند و به خاطر طراحی خاص و داستانهای جذابشان طرفداران بسیاری دارند. مانهوا مانند مانگا، دارای ویژگیهای خاص خود است که آن را از کمیکهای غربی متمایز میکند.
ویژگیهای مانهوا
نحوهٔ انتشار: مانهوا معمولاً بهصورت هفتگی یا ماهانه در قالب اپیزودهای آنلاین و یا مجلههای چاپی منتشر میشود. البته امروزه، پلتفرمهای دیجیتالی مانند وبتون (Webtoon) طرفداران بیشتری دارد.
جهت خواندن: برخلاف مانگا که از راست به چپ است، مانهوا معمولاً از چپ به راست خوانده میشود، مشابه کتابهای انگلیسی.
طراحی و گرافیک: مانهوا معمولاً به صورت رنگی هستند و طراحیهای ساده و جذابی دارند.
ژانرهای محبوب مانهوا: رومنس، اکشن، ترسناک، درام، شونن و...
تاریخچهٔ مانهوا
مانهوا به کمیکهای کرهای گفته میشود که از لحاظ سبک و قالب شباهتهایی به مانگا (کمیک ژاپنی) دارد، اما ویژگیهای منحصربهفرد خود را نیز داراست. مانهوا از قرن بیستم بهعنوان یک هنر داستانسرایی مصور در کره آغاز شد و در طول دهههای گذشته دستخوش تغییرات بسیاری شده است که در ادامه با این تحولات آشنا میشوید.
آغاز و دوران استعمار (۱۹۰۰-۱۹۴۵)
در اوایل قرن بیستم، تأثیر هنرهای غربی و کمیکهای ژاپنی بر کره آغاز میگردد. نخستین مانهواها بهصورت کاریکاتورهای طنز در روزنامهها به چاپ رسید. در دوران استعمار ژاپن (۱۹۱۰-۱۹۴۵)، انتشار محتوای کرهای بهشدت کنترل میشد، اما برخی از هنرمندان همچنان به خلق آثار طنز و اجتماعی ادامه دادند.
دوران پس از جنگ و توسعه (۱۹۴۵-۱۹۷۰)
پس از آزادی کره از استعمار ژاپن در سال ۱۹۴۵، مانهوا بهعنوان یک رسانه مستقل رشد کرد. در این دوره، مانهواهای سیاسی و طنز اجتماعی بسیار محبوب شد، اما با شروع جنگ کره (۱۹۵۰-۱۹۵۳)، صنعت کمیک تحت تأثیر قرار گرفت و بسیاری از آثار این دوران محتوای ضدکمونیستی داشتند.
با ثبات بیشتر کشور، در دههی ۶۰ و ۷۰ مانهواهای ماجراجویی، فانتزی و داستانهای عاشقانه رونق یافت و هنرمندانی مانند کیم سونگ هوان و هو یونگ مان به شهرت رسیدند.
عصر طلایی مانهوا (۱۹۷۰-۱۹۹۰)
دههٔ ۷۰ و ۸۰ میلادی را میتوان دوران طلایی مانهوا نامید. در این زمان، انتشار کمیکها بهصورت فیزیکی و در قالب کتابهای مستقل رشد کردند و ژانرهای مختلفی مانند اکشن، تاریخی و عاشقانه به محبوبیت رسیدند. در این دوران، مانهواهای بلند و داستانمحور جایگزین آثار کوتاه طنز شدند.
هو یونگ مان (Heo Young-man) با آثار پرطرفداری مانند افسانهی گرگ آبی (Legend of the Blue Wolf) تأثیر زیادی بر صنعت مانهوا گذاشت.
ورود به دنیای دیجیتال و ظهور وبتون (۱۹۹۰-اکنون)
در اواخر دههٔ ۹۰ و اوایل ۲۰۰۰، با رشد اینترنت و گوشیهای هوشمند، مانهوا بهتدریج به سمت دیجیتالی شدن رفت و وبتون (Webtoon) به وجود آمد. امروزه مانهواها بهجای انتشار فیزیکی، در پلتفرمهای آنلاین منتشر میشود. وبتونها قالب عمودی دارند و رنگی هستند و این ویژگیها باعث میشود خواندن آنها راحتتر از مانهواهای سنتی باشد.
در دههی ۲۰۱۰، وبتونها در سطح جهانی شهرت یافتند و بسیاری از آنها به فیلمها، درامهای کرهای و انیمیشنها تبدیل شدند. برخی از مشهورترین وبتونها عبارتاند از:
· برج خدا (Tower of God)
· خدای دبیرستان (The God of High School)
· زیبای حقیقی (True Beauty)
امروزه دیگر مانهوا یک هنر سنتی در روزنامهها نیست و به عنوان صنعتی دیجیتال و جهانی شناخته میشود و با محبوبیت وبتونها، این صنعت بیش از همیشه در حال رشد است. در چنین شرایطی، کرهی جنوبی یکی از بزرگترین تولیدکنندگان کمیک در جهان به شمار میرود و فرهنگ خود را سطح جهانی گسترش میدهد.
مانها – کمیک بوک چینی
مانها (Manhua) یکی از انواع هنرهای تصویری و داستانسرایی در چین است که بهطور ویژه در چین، تایوان و هنگکنگ محبوبیت دارد. برخلاف کمیکهای آمریکایی و مانهوا، کمیک چینی دارای تاریخچهای قدیمیتر است و تأثیرات فرهنگی خاص خود را از هنرهای تصویری چین به ارث برده است. این کمیکها بهطور معمول از نظر سبک هنری و نحوهی روایت متفاوت هستند و هماکنون در سطح جهانی بهویژه در میان طرفداران هنرهای بصری مورد توجه قرار گرفتهاند.
ویژگیهای کمیک چینی
نحوهی انتشار: کمیکهای چینی بهطور معمول در مجلات یا روزنامههای هفتگی یا ماهانه منتشر میشوند. در سالهای اخیر، کمیکهای چینی بهویژه از طریق پلتفرمهای دیجیتال در دسترس قرار گرفتهاند.
جهت خواندن: معمولاً کمیکهای چینی از چپ به راست خوانده میشوند، مشابه با کتابهای انگلیسی و کمیکهای آمریکایی.
طراحی و گرافیک: طراحی کمیکهای چینی معمولاً ساده و مینیمالیستیتر از مانهوا و مانگا است. همچنین، برخی از کمیکهای چینی دارای طراحیهای دقیقتر و هنری مشابه به سبکهای سنتی چینی هستند.
ژانرهای محبوب کمیک چینی: فانتزی تاریخی و چینمحور، اکشن، ترسناک، درام و...
کمیکهای چینی یا مانها از نظر هنری و فرهنگی تفاوتهای زیادی با کمیکهای آمریکایی و مانهوا دارند، اما در عین حال، همگی در تلاش هستند تا داستانهایی جذاب را برای خوانندگان خود روایت کنند. کمیکهای چینی با تنوع در ژانرها و سبکهای هنری مختلف خود، در حال تبدیل شدن به یک رسانهٔ فرهنگی جهانی هستند که طرفداران زیادی در خارج از چین بهدست آوردهاند.
تاریخچهٔ مانها (Manhua) - کمیک چینی
دوران اولیه (قبل از قرن ۲۰)
قبل از قرن ۲۰، کمیکهای چینی بهطور سنتی در قالب هنرهای تصویری و نقاشیهای داستانی در متون کلاسیک و کتابهای تصویری دیده میشود. این آثار که بیشتر به شکل نقاشیهای داستانی هستند، اغلب با استفاده از تصاویر، داستانهای حماسی، افسانهای و تاریخی را روایت میکردند.
دوران آغازین (دههٔ ۱۹۲۰-۱۹۵۰)
با شروع قرن ۲۰ و تحت تأثیر فرهنگ غربی، کمیکهای چینی متحول شد. در این دوران، هنرهای تصویری چینی بیشتر تحت تأثیر سبکهای غربی قرار گرفتند و اولین نشانههای کمیکهای مدرن چینی بهوجود آمد. کمیکهای چاپی نیز در روزنامهها و مجلات در حال گسترش بودند. آثاری که در این دوران خلق شدند بیشتر تحت تأثیر سبکهای گرافیکی غربی مانند کارتونهای آمریکایی و اروپایی قرار گرفتند.
دورهٔ طلایی (دهه ۱۹۵۰-۱۹۸۰)
دورهٔ طلایی مانها با ظهور اولین آثار برجسته و شناختهشده کمیک چینی آغاز شد. در این دوران، مانها بهطور رسمی در کشورهای مختلف آسیای شرقی، بهویژه در تایوان و هنگکنگ، محبوبیت زیادی یافت. از ویژگیهای این دوران میتوان به آثار داستانی با ژانرهای مختلف مانند فانتزی، تاریخی و اکشن اشاره کرد. در این دوره، ووشیا (Wuxia) یا داستانهای رزمی و مبارزات قهرمانانه تبدیل به یکی از محبوبترین ژانرها در مانها شد.
دورهٔ مدرن (دههٔ ۱۹۸۰-۲۰۰۰)
در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، صنعت مانها شروع به گسترش سریعتر در سطح جهانی کرد و ظهور و گسترش تکنولوژیهای جدید فرصتهای بیشتری را در اختیار هنرمندان این عرصه قرار داد. در این سالها، مانها با موضوعات جدیدتر و گوناگونی مانند رومنس، فانتزی و درام با جذابیتهای خاص خود در اختیار مخاطبان قرار گرفت.
دورهٔ معاصر (۲۰۰۰-اکنون)
در سالهای اخیر، مانها بهطور فزایندهای در سطح جهانی شناخته شده و طرفداران زیادی در کشورهای مختلف پیدا کرده است. ظهور پلتفرمهای آنلاین این موقعیت را در اختیار هنرمندان قرار میدهد تا آثار خود را به صورت دیجیتال و آنلاین منتشر کنند. این دوره، سبکهای جدید و متنوعی در مانها استفاده میشود و آثار متعددی بهویژه در ژانرهای اکشن، فانتزی، رومنس و علمی-تخیلی به وجود میآید. همچنین، برخی از کمیکهای تبدیل به انیمههای محبوب شدند که شهرت آنها را در سطح جهانی به شکل فزایندهای افزایش داده است.
باند دسهینه (Bande Dessinée - BD) - کمیکهای فرانسوی-بلژیکی
باند دسهینه(Bande Dessinée) به کمیکهایی اشاره دارد که عمدتاً در فرانسه، بلژیک و سوئیس به زبان فرانسه تولید میشوند. برخلاف کمیکهای آمریکایی و مانگاهای ژاپنی، کمیکهای فرانسوی-بلژیکی معمولاً در قالب آلبومهای گرافیکی با صفحات بزرگ و طراحیهای دقیق و رنگی منتشر میشوند.
این سبک از کمیکها تأثیر بزرگی بر صنعت کمیک جهانی داشتهاند و برخی از مشهورترین شخصیتهای داستانی مانند تنتن (Tintin) و آستریکس (Asterix) را به دنیا معرفی کرده است.
ویژگیهای اصلی کمیکهای فرانسوی-بلژیکی
فرمت و نحوهٔ انتشار: برخلاف کمیکهای آمریکایی که معمولاً در قالب شمارههای ماهانه ۲۰ تا ۳۰ صفحهای منتشر میشوند، باند دسهینهها معمولاً به صورت آلبومهای گرافیکی با حدود ۴۸ تا ۶۲ صفحه منتشر میشوند. در برخی موارد، باند دسهینهها در مجلات کمیک به صورت سریالی منتشر میشوند و سپس در قالب آلبومهای مستقل جمعآوری میشوند.
طراحی و گرافیک: کمیکهای باند دسهینه معمولاً دارای صفحات بزرگ A4 یا بزرگتر هستند و به همین دلیل جزئیات گرافیکی بالاتری نسبت به کمیکهای آمریکایی و مانگا دارند. اغلب بهصورت رنگی منتشر میشوند، برخلاف مانگا که معمولاً سیاه و سفید است. طراحی شخصیتها میتواند واقعگرایانه یا کاریکاتوری باشد، بسته به سبک هنری هنرمندان.
نحوهٔ خواندن: کمیکهای فرانسوی-بلژیکی مانند کمیکهای آمریکایی از چپ به راست خوانده میشوند.
تنوع ژانری: باند دسهینهها برخلاف کمیکهای آمریکایی که اغلب روی ژانر ابر قهرمانی تمرکز دارند، طیف وسیعی از ژانرها را شامل میشوند:
• ماجراجویی و تاریخی
• علمی-تخیلی
• فانتزی
• طنز
• درام و واقعگرایی اجتماعی
معروفترین کمیکهای فرانسوی-بلژیکی: تنتن (Tintin)، آستریکس (Asterix)، لاکی لوک (Lucky Luke) و... .
تاریخچهٔ باند دسهینه (Bandes Dessinées) - کمیک فرانسوی-بلژیکی
کمیکهای باند دسهینه، که بهطور عمومی به نام کمیکهای فرانسوی-بلژیکی شناخته میشوند، یکی از غنیترین و قدیمیترین سنتها در دنیای کمیکها هستند. تاریخچهی این سبک از کمیک بوکها به اوایل قرن بیستم بازمیگردد و از آن زمان تاکنون تغییرات فراوانی را به خود دیدهاند.
آغاز و دوران نخستین (قبل از دهه ۱۹۳۰)
باند دسهینهها ریشه در کمیک استریپها -داستان مصور- دارند که در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ در فرانسه و بلژیک بهطور منظم در روزنامهها منتشر میشدند. در این دوران، کمیکها بسیار ساده بودند و لحنی طنزآمیز داشتند. این کمیکهای ابتدایی بیشتر برای سرگرمیهای کوتاه و روزمره طراحی در نظر گرفته میشدند.
دههٔ ۱۹۴۰ و ظهور اولین شخصیتهای مهم (دوران طلایی)
دههٔ ۱۹۴۰ نقطهٔ عطفی در تاریخ باند دسهینه است. در این سالها، کمیکهای فرانسوی-بلژیکی بهطور جدیتری وارد دنیای فرهنگ عمومی شدند. مهمترین تحول در این دوران، معرفی شخصیتهای ماندگار و مهمی مانند آستریکس (Asterix) و تن تن (Tintin) به شمار میرفت که برای ایرانیان نیز نامهایی آشنا هستند.
آستریکس که توسط رنه گوسینی و آلبرت یدرزو در سال ۱۹۵۹ به وجود آمد، با ترکیب طنز، ماجراجویی و تاریخنگاری روم باستان، بهسرعت به یک موفقیت بزرگ تبدیل شد. شخصیتهای اصلی این کمیک، آستریکس و اوبلیکس (همراهش)، از دهکدهای کوچک در گالی به مقاومت علیه رومیها پرداختند.
تن تن در اوایل دههی ۱۹۳۰ به مخاطبان معرفی شد و از آن زمان تاکنون در زمرهی مشهورترین شخصیتها در میان کمیکهای فرانسه و بلژیک قرار گرفت. تن تن یک خبرنگار ماجراجو است که به همراه سگش، دائماً درگیر حل معماها و کشفهای جهانی میشود.
این کمیکها که ابتدا در روزنامهها و مجلات به چاپ میرسیدند، بعداً به صورت کتابهای مستقل و گاهی با جلدهای خاص جمعآوری شدند.
دههٔ ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ - توسعه و تحول در ساختار داستانی و هنری
دههٔ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ شاهد گسترش کمیکهای باند دسهینه به کشورهای مختلف و پیدایش سبکهای جدید در این ژانر هستیم. در این دوره، داستانها از سبکهای ساده و طنزآمیز فراتر رفت و به موضوعات پیچیدهتری مانند سیاسی، تاریخی و اجتماعی پرداخته شد.
کمیکهای بیشتری در این دوران به چاپ رسید که بهویژه برای جوانان و نوجوانان جذاب بودند. بهعنوان مثال، کمیکهای علمی -تخیلی که در اواخر دههٔ ۵۰ و اوایل ۶۰ منتشر میشدند، داستانهایی در خصوص فضانوردی و آیندهی جهان داشتند و همین موضوعات توجه بسیاری را جلب میکرد. بهطور کلی، روایتهای داستانی، پیچیدهتر و طراحیها نیز دقیقتر شد. این تغییرات باند دسهینه را بهسرعت از یک سرگرمی ساده فراتر برد و در جایگاه یک فرم هنری معتبر قرار داد.
کتابهای کمیک به عنوان یک رسانهی هنری و فرهنگی توانستهاند جایی ویژه در دنیای داستانگویی پیدا کنند. با ترکیب تصاویر و متن، این کتابها داستانهایی جذاب، هیجانانگیز و پر از تخیل را به مخاطبان ارائه میدهند. از کمیکهای آمریکایی که اکثراً در قالب ابرقهرمانی و داستانهای اجتماعی منتشر میشوند، تا مانگاها و مانهواها که ویژگیهای خاص خود را دارند، همهی این انواع کمیکها بهشکلهای مختلف در تاریخ هنر تصویری و روایت داستانی نقشآفرینی کردهاند.
کمیکهای آمریکایی با تاریخچهی غنی از دوران طلایی تا دوران مدرن، همچنان در صنعت سرگرمی و فرهنگ عامه، تأثیرات عظیمی دارند. از سوی دیگر، مانگا و مانهوا بهویژه در سطح جهانی محبوبیت فراوانی یافتهاند و از یک رسانهی محلی به یک پدیدهی جهانی تبدیل شدهاند. هر یک از این انواع کمیکها با ویژگیها و سبکهای خاص خود، دنیای وسیعی از داستانگویی و هنر را به مخاطبان مختلف عرضه میکنند.
کتابهای کمیک فراتر از یک سرگرمی کودکانه رفته، به رسانهای معتبر تبدیل شدهاند که با ارائهی مفاهیم عمیق اجتماعی، فلسفی و سیاسی، توانستهاند بهعنوان یک ابزار مهم فرهنگی در جوامع مختلف شناخته شوند. این هنر، علاوه بر جذابیتهای بصری، میتواند درک عمیقی از جهان پیرامون ما ایجاد کند و فضایی برای تفکر، تخیل و بازتابهای اجتماعی فراهم آورد.
در کنار تمام اینها نباید فراموش کرد که دنیای کتابهای کمیک بسیار گسترده و متنوع است و آنچه در این مقاله بررسی شد، تنها بخشی از کشورهای تأثیرگذار در این صنعت بود. در کنار آمریکا، ژاپن، فرانسه، بلژیک، کره جنوبی و چین کشورهای دیگری ماننند بریتانیا، ایتالیا و حتی ایران نیز سهمی در دنیای کمیک دارند.
صنعت کمیک همچنان در حال رشد و تکامل است و با رشد تکنولوژیهای دیجیتال و رسانههای جدید، این هنر محبوب در سراسر جهان گسترش بیشتری خواهد یافت. اگر شما هم طرفدار کمیک هستید، حتماً به سراغ آثار کشورهای مختلف بروید تا با سبکها و روایتهای گوناگون آشنا شوید!