اگر واژهٔ «قدرت ذهن» را در اینترنت جست‌وجو کنید احتمالاً با نتایج زیادی روبه‌رو خواهید شد. بسیاری معتقدند که با قدرت ذهن و با تمرکز بر آنچه می‌خواهید می‌توان به موفقیت رسید. برخی معتقدند با قدرت کنترل ذهن حتی می‌توان اجسام را حرکت داد یا روی آتش راه رفت. اما به‌راستی وقتی صحبت از قدرت ذهن به‌میان می‌آید منظور دقیقا چیست و به کدام حیطه‌ها مربوط است؟ آنچه مشخص است این است که قدرت ذهن فارغ از هرچیز می‌تواند منجر به سلامت و رفاه شما شود.
ذهن ما قدرتمندترین ابزاری است که می‌توانیم با کمک آن در همهٔ سطوح زندگی خود به موفقیت برسیم. افکار ما تعیین می‌کنند ما چه کسی هستیم و چه کسی خواهیم شد و همچنین بر سلامت جسمی و وضعیت عاطفی ما تأثیر می‌گذارند. قدرت ذهن ابزاری است که ما هنوز در حال کشف آن هستیم و تازه شروع به آزادکردن قدرت آن کرده‌ایم اما توانایی هر یک از ما بسیار بیشتر از چیزی است که تصور می‌کنیم. در این مطلب برخی از راه‌هایی را که ذهن بر زندگی‌مان تأثیر می‌گذارد و اینکه چگونه الگوهای فکری‌مان را به نفع خود تغییر دهیم، بررسی می‌کنیم.
«اگر نگاه خود را به مسائل تغییر دهید، مسائلی که به آن‌ها نگاه می‌کنید نیز تغییر می‌کنند.» - وین دایر
در این صفحه می‌خوانید:
• قدرت ذهن چیست؟
• راه‌هایی برای استفاده از قدرت ذهن
• کتاب‌هایی در مورد قدرت ذهن
قدرت ذهن چیست؟
مغز ما بخش قدرتمندی از وجود ماست. درواقع ما کمابیش یک ابررایانه درون ذهن خود داریم. گرچه مغز ما پیچیده‌تر از یک ابر رایانه است، اما می‌تواند باعث موفقیت و رشد بی‌حدوحصر زندگی ما شود. مهم‌ترین بخش این است که ما بفهمیم چطور می‌توانیم از تمام قدرت ذهنمان استفاده کنیم. قدرت ذهن مسئله‌ای ساده است اما بازکردن قفل آن مسئلهٔ دیگری است. هنگام تلاش برای بازکردن این پتانسیل، ممکن است با موانع زیادی مواجه شوید.
یک واقعیت شناخته‌شده در مورد انسان این است: درحالی‌که مغز ما فوق‌العاده قدرتمند است، اما مردم تنها از کسری از پتانسیل آن استفاده می‌کنند و این فقط دو دلیل دارد:
• مغز ما دائماً با اطلاعات بمباران می‌شود تا از دنیا عقب نمانیم؛
• و ضمیر ناخودآگاه ما.
درواقع، مغز ما قادر است مقادیر زیادی از اطلاعات را ذخیره کند اما ذهن ما این وظیفه را به ضمیر ناخودآگاه‌مان محول می‌کند. مثلاً تمام اطلاعاتی که از حواس خود به‌دست می‌آوریم به ضمیر ناخودآگاه‌مان منتقل می‌شود. چرا مغز این کار را می‌کند؟ جواب دوباره همان است، چون مغز ما هر روز مجبور است اطلاعات زیادی را بررسی و پردازش کند و به تنهایی منفجر می‌شود.
اما هم‌زمان نحوهٔ عملکرد مغز ما اغلب مانع بزرگی است که افراد هنگام بازکردن قدرت ذهن خود با آن روبه‌رو می‌شوند. در اصل، دسترسی یافتن به ضمیر ناخودآگاه، استفاده از قدرت ذهن و آنچه که هست را ممکن می‌سازد.
تغییر در قدرت ذهن؛ تغییر در طرز فکر
افکار شما بر همهٔ جنبه‌های زندگی شما تأثیر می‌گذارند، خواه از آن‌ها آگاه باشید یا نه. مسلماً تغییر در طرز فکر شما زندگی شخصی و حرفه‌ای‌تان را به کل تغییر می‌دهد. هر تجربه‌ای با یک فکر شروع می‌شود. این فکر شماست که عملی می‌شود و یک اثر موجی ایجاد می‌کند که به مرور در زندگی شما بزرگ‌تر می‌شود.
مثلاً آیا تابه‌حال تصمیم گرفته‌اید خودرویی از یک برند خاص بگیرید و ناگهان هر جا چشم می‌گردانید نمونه‌ای از این خودرو را می‌بینید؟ وقتی شروع به فکرکردن و عمل‌کردن برای رسیدن به آنچه می‌خواهید می‌کنید، ذهن شما به طور خودکار تغییر کرده و شما را به همان سمت می‌کشاند. اما دقت داشته باشید قرار نیست به هر چه فکر می‌کنید برسد، بلکه باید اقدامی در این جهت نیز انجام دهید. یعنی این یک روند راکد نیست. نمی‌توانید تنها با افکار و بدون تلاش به نتیجهٔ خاصی برسید.
قدرت ذهن هم می‌تواند شما را به نتایج مثبت و هم منفی برساند. اگر ذهن شما بر این باور باشد که بیماری مزمنی دارید یا توانایی دستیابی به یک هدف را ندارید، به‌طور خودکار روز خود را با همین انتظار شروع می‌کنید. الگوی فکری اولیهٔ شما هر چه باشد، ناخودآگاه دلایلی را بر درستی این فکر خواهید یافت. اتفاق بعدی این است که شما یک حلقهٔ بازخورد ایجاد می‌کنید و افکار اولیهٔ خود را تقویت می‌کنید. برای همین است که تمرین سیم‌کشی مجدد افکارتان کلید موفقیت، شادی و سلامتی شماست.
راه‌هایی برای استفاده از قدرت ذهن
بازکردن قدرت ذهن ما به درک نحوهٔ عملکرد ضمیر ناخودآگاه بستگی دارد. چه بخواهیم در زمینه‌های مختلف زندگی خلاقیت به خرج دهیم یا به موفقیت برسیم به کمک ضمیر ناخودآگاه خود نیاز داریم. اما سؤال اصلی این است که چگونه می‌توانیم قدرت ذهن خود را باز کنیم و فرصت‌ها و رشد بیشتری داشته باشیم؟
1. نسبت به آنچه وارد ذهن خود می‌کنید آگاه باشید
اولین قدم برای باز کردن قفل قدرت ذهن، حذف افکار و احساسات منفی است. یعنی باید خودگویی منفی را حذف کنید و ترس را کنار بگذارید. طی این پروسه شما باید سیستم اعتقادی خود را تغییر دهید البته منظور ما از سیستم اعتقادی اصلاً دین یا مذهب شما نیست، شما میتوانید به هر چیزی اعتقاد داشته باشید.
مثلاً در مورد کار خود چه اعتقادی دارید؟ اگر آن را کسل‌کننده می‌بینید، ذهن شما نیز این را باور می‌کند و باعث می‌شود براساس همین احساسات عمل کنید. در مورد رابطه‌ای که با فرزندان، اقوام، شریک زندگی یا همکاران خود دارید چطور؟ این باورها در نحوهٔ رفتار شما با اطرافیان‌تان نفوذ خواهند کرد. به‌طور کلی در مورد زندگی خود چه فکر می‌کنید؟ این باور بر نحوهٔ نگاه شما به زندگی تأثیر می‌گذارد. این‌ها تنها چند نمونه هستند بنابراین مطمئن شوید که ترس را در خود نگه نمی‌دارید و به جنبه‌های مختلف زندگی‌تان با دید منفی نگاه نمی‌کنید.
2. امیال خود را دست‌کم نگیرید
منفی‌گرایی بر ضمیر ناخودآگاه ما تأثیر می‌گذارد اما برعکس آن نیز صادق است. درواقع ناخودآگاه ما از امیال ما تغذیه می‌کند. باز هم، قدرت ذهن ما نیاز به هدفی دارد و اگر آن هدف با میل شما تغذیه شود، ذهن نیز برای رسیدن به آن تلاش خواهد کرد. ما این را می‌دانیم چون بارها و بارها تأثیر آن را دیده‌ایم. کارآفرینانی که شرکت‌های بزرگ می‌سازند، ورزشکارانی که بسیار موفق می‌شوند و بسیاری از افراد موفق دیگر با یک میل عمیق درونی به موفقیت رسیده‌اند.
3. منابع مناسب داشته باشید
یکی از مشکلاتی که مردم با آن مواجه می‌شوند کمبود دانش است. اغلب، مردم خودشان متوجه می‌شوند که در برخی از بخش‌های زندگی‌شان مشکلاتی دارند اما نمی‌دانند از کجا شروع کنند. یا شاید اطلاعات خود را از منابع اشتباه دریافت می‌کنند. در هر صورت، مهم است که به دنبال دانش درست و به چالش کشیدن آن باشید. مردم با خواندن یک کتاب یا یک مقاله یا شرکت در یک سمینار سعی می‌کنند چنین مشکلاتی را برطرف سازند اما آیا این کار درست است؟
فقط به این دلیل که یک نفر چیزی گفته است، دلیل بر درستی آن نیست. وظیفهٔ شما این است که مطمئن شوید این اطلاعات مؤثق هستند و آن‌ها را در ذهن خودتان ارزیابی کنید. آیا اطلاعات منطقی است؟ آیا به موقعیت خاص شما مربوط می‌شود؟ میتوانید از آن‌ها در زندگی بهره ببرید؟ البته این بدان معنا نیست که همه چیز را رد کنید، بلکه باید صحت و سقم اطلاعات را بسنجید.
4. به خودتان انگیزه بدهید
با توجه به نکتهٔ قبلی، ولع شما برای کسب دانش و یادگیری نباید کم باشد. اما نباید آنقدر یاد بگیرید که نتوانید از اطلاعات‌تان استفاده‌ای بکنید. باید تعادل را یاد بگیرید و تعادل یکی از کلید‌های باز کردن قدرت ذهن شماست. برای انجام این کار کافی‌ست نحوهٔ هضم اطلاعات را در نظر بگیرید. اطمینان حاصل کنید که آنچه یاد می‌گیرید همان چیزی است که به آن علاقه دارید. نه تنها این مورد مهم است بلکه شما هنگام استفاده از اطلاعات‌تان باید هیجان کافی داشته باشید و مطمئن شوید کاری که انجام می‌دهید برایتان الهام‌بخش باشد.
5. پذیرای تغییر باشید
ترس و خودگویی منفی تنها موانعی نیستند که باید با آن‌ها روبه‌رو شوید. جنبهٔ دیگر تردید و عدم اطمینان است. بله، آینده یک راز است و ممکن است در زندگی با شکست روبه‌رو شوید اما تغییر همیشه در زندگی رخ می‌دهد. برای دسترسی به تمام قدرت ذهن خود، باید پذیرای تغییر باشید. به‌‌هرحال، برای موفق‌تر یا خلاق‌تر بودن، مجبورید دیدگاه و زندگی خود را تغییر دهید. این بدان معنا نیست که باید در همین لحظه شروع کنید و تغییرات بزرگی در زندگی خودتان ایجاد کنید؛ درعوض، شروع به زیرسؤال بردن این باور کنید تا زمانی که تغییر حاصل شود.
میتوانید با قدم‌های کوچکی شروع کنید. مثلاً به جای ماشین با دوچرخه یا اتوبوس به محل‌کار خود بروید. اگر می‌خواهید رابطه‌تان با شریک زندگی‌تان را بهبود ببخشید، باید روی تغییر رفتار خود کار کنید. لازم نیست تغییر یک جهش بزرگ باشد، میتوانید تغییرات کوچک و ظریفی داشته باشید که موج‌های بزرگ‌تری در زندگی‌تان ایجاد کنند.
6. دیدتان را به موفقیت تغییر دهید
وقتی موفقیت، خلاقیت یا شادی را به آینده وصل می‌کنید، برای ذهن آسان است که به ما بگوید ممکن است هیچ‌گاه به آن‌ها دست نیابیم. همه‌چیز زمانی تغییر می‌کند که به خودمان بگوییم ابزارهای لازم را همین الان در اختیار داریم و به جای اینکه انتخاب کنیم بعداً از چیزی لذت ببریم، همین امروز این کار را خواهیم کرد.
منظورمان این است که هنگام صحبت در مورد موفقیت، نحوهٔ صحبت خود را تغییر دهید. به جای اینکه بگویید «امیدوارم یک روزی چنین کاری بکنم»، به‌جایش تمرین کنید و بگویید «فعلاً دارم بر روی این قضیه کار می‌کنم.» یا به جای اینکه فکر کنید «وقتی شغل جدیدی پیدا کردم خوشحال خواهم شد»، این فکر را جایگزین کنید که «می‌توانم در حال حاضر با چیزهایی که در زندگی‌ام دارم هم خوشحال باشم.»
کتاب‌هایی در مورد قدرت ذهن
کتاب بیحدومرز اثر جیم کوییک
جیم کوییک متخصص مشهور جهانی در زمینهٔ بهبود حافظه، بهینه‌سازی مغز و یادگیری سریع است. او که در کودکی ضربه‌ای به سرش خورد و نحوهٔ یادگیری‌اش را کُند کرد، توانست راه جدیدی برای یادگیری پیدا کند و به این نتیجه رسید که قدرت مغز بیحدومرز است. او کتاب بیحدومرز را نوشت تا به همگان قدرت ذهن را اثبات کند. این کتاب در سال 2020 منتشر و تبدیل به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال شد.
شما در کتاب بی حد و مرز یاد می‌گیرید که چگونه مغز و حافظه‌تان را ارتقا دهید. بعلاوه یاد خواهید گرفت که چگونه تمرکز خود را افزایش دهید، زمان کارتان را بهینه کنید و عادت‌های سالمی را شکل دهید. کتاب بی حد و مرز به شما کمک می‌کند هر چیزی را سریع‌تر یاد بگیرید، و وقتی به چنین ابرقدرت‌هایی برسید دیگر هیچ چیزی نیست که شما را از رسیدن به رویاهایتان باز دارد. شما با خواندن کتاب بی حد و مرز قفل استثنایی زندگی‌تان را باز می‌کنید و سطح تمام جنبه‌های زندگی‌تان، از شغل، تحصیل و کسب‌وکار گرفته تا روابط‌تان را بالا می‌برید. در صفحات این کتاب شما رازهای حافظه و یادآوری و روشی ساده برای یادگیری سریع هر چیزی را یاد خواهید گرفت. همچنین با تکنیک‌های نویسنده در به خاطر سپردن اسامی آشنا خواهید شد.
2,750,000
کتاب طرز فکر اثر دکتر کارل دوک
دکتر کارول استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد است. او در کتاب طرز فکر نظریهٔ خود را مطرح کرد و به تشریح آن پرداخت. سهم کلیدی دوک در روانشناسی اجتماعی به مفهوم نظریه‌های ضمنی هوش و شخصیت مربوط می‌شود که اولین‌بار در مقاله‌ای در سال 1988 آن را معرفی کرد. در ادبیات آکادمیک، اصطلاح «نظریه‌های ضمنی» مترادف با «باورهای ضمنی» یا همان «ذهنیت‌ها» است. دوک بعداً این مفهوم را در کتاب طرز فکر به‌طور کامل توضیح داد.
کارول دوک که در زمینهٔ روانشناسی طرز فکر و باورها به فعالیت می‌پردازد، پس از دهه‌ها تحقیق، به یک ایدهٔ ساده اما پیشگامانه رسید: قدرت طرز فکر و باورها. او معتقد است چه از وجود این باورها آگاه باشید و چه نباشید، این باورها به‌شدت بر روی خواسته‌هایتان و میزان موفقیت شما اثر می‌گذارند. این بخش از روانشناسی همچنین به شما نشان می‌دهد که چگونه تغییر باورهایتان، حتی ساده‌ترین آن‌ها، می‌تواند اثرات عمیقی داشته باشد.
2,950,000
کتاب زندانیان باور اثر ماتیو مک کی
انسان‌ها باورهای محدودکننده و منفی‌ای در مورد زندگی و ذهن خود دارند و همین باورها آن‌ها را زندانی کرده است. آن‌ها مدام با افکار منفی خود را احاطه کرده‌اند و سعی دارند جلوی خود را بگیرند. ماتیو مک‌کی سرپرست انجمن درمان‌های کوتاه مدت و مراکز خدمات روان شناختی هاید آشبوری در سانفرانسیسکو است. او در کتاب زندانیان باور، از باورهای محدودکنندهٔ انسان‌ها می‌گوید و به شما نشان می‌دهد چطور خود را از دست این باورها خلاص کنید.
کمترین کاری که این کتاب می‌کند این است که به شما آموزش می‌دهد تا چگونه به‌تدریج و به آرامی باورهایتان را تغییر دهید، آن‌ها را کنار بگذارید و کم‌کم فضا و آسایش زندان خود را افزایش دهید. شما میتوانید با پشتکار، باورهایتان را تا جایی تغییر دهید که باورهای جدید دروازه‌هایی را به سوی یک زندگی آزادتر و رضایتمندانه‌تر برایتان باز کنند.
1,700,000
کتاب فریب‌های ثمربخش اثر شانکار ودانتام
خودفریبی صدمات وحشتناکی به ما، جامعه‌‌مان و کرۀ زمین وارد می‌کند. اما اگر خودفریبی همینقدر که می‌گوییم بد است، چرا در همه جا حضور دارد؟ در فریب‌های ثمربخش که در سال 2021 منتشر شد، شانکار ودانتام و بیل مسلر استدلال می‌کنند که خودفریبی به‌صورت متناقضی می‌تواند نقشی حیاتی در موفقیت و رفاه ما داشته باشد. دروغ‌هایی که به خودمان می‌گوییم؛ تعاملات روزانۀمان با دوستان، عاشقان و همکاران را حفظ می‌کنند.
این دروغ‌ها می‌توانند توضیح دهند که چرا برخی از مردم بیشتر از دیگران عمر می‌کنند، چرا برخی از زوج‌ها عاشق می‌مانند و برخی دیگر عاشق نمی‌شوند، چرا برخی از ملت‌ها متحد می‌مانند در حالی که برخی دیگر از هم جدا می‌شوند. فریب‌های ثمربخش به کمک داستان‌‌های شخصی قوی و با تکیه بر بینش‌های جدید در روانشناسی، عصب‌شناسی و فلسفه، گذاری جذاب به معنای واقعی انسان بودن ارائه می‌دهد.
کتاب قدرت سکوت ذهن اثر رایان هالیدی
رایان هالیدی فیلسوف، بازاریاب، نویسنده، تاجر و پادکستر آمریکایی است که به دلیل گسترش فلسفهٔ رواقی به شهرت رسید. همهٔ رهبران بزرگ، متفکران، هنرمندان، ورزشکاران یک ویژگی مشترک دارند که آن‌ها را قادر می‌سازد بر خلق‌وخوی خود غلبه کنند و به موفقیت برسند. رایان هالیدی این ویژگی را قدرت سکوت ذهن نامیده است، یعنی ثابت ماندن در حالی که جهان به دور شما می‌چرخد.
در این کتاب او مسیری را برای دستیابی به این شیوهٔ زندگی ترسیم کرده است. او با تکیه بر طیف وسیعی از بزرگ‌ترین متفکران تاریخ از کنفوسیوس و سنکا گرفته تا مارکوس اورلیوس، جان استورات میل و نیچه، استدلال می‌کند که سکون صرفاً عدم فعالیت نیست، بلکه دروازه‌ای برای تسلط بر خود و رسیدن به انضباط و تمرکز است.
1,690,000
کتاب چگونه با قدرت ذهنمان به همهٔ خواسته‌هایمان دست پیدا کنیم اثر ریکی کالمون
آیا دلتان می خواهد استرس کمتر و موفقیت بیشتری داشته باشید؟ کسب و کار خودتان را ارتقا دهید؟ متمرکزتر، پرتلاش‌تر، شکرگزارتر و سالم تر باشید؟ از پس تغییرات بربیایید؟ آیا دوست دارید بیشتر کنترل زندگی شخصی و کاری خود را در دست داشته باشید؟ همهٔ ما در بسیاری از جنبه‌های زندگی‌مان خواسته‌هایی بزرگ، نیاتی خوب و افکاری برای رسیدن به موفقیت داریم. چه چیزی مانع می‌شود این آرزوها و افکار را به عمل تبدیل کنیم و به رویاهایمان جامۀ عمل بپوشانیم؟ ذهنیت!
ذهن شما هم مثل دیگر دارایی‌های ارزشمندتان برای اینکه بیشترین بازدهی را داشتـه بـاشـد نـیـاز بـه توجه و مراقبت دارد. نویسنده در این کتاب یک سیستم چهارده روزه برای برنامه‌ریزی دوبارهٔ ذهن ناخودآگاهتان به شما آموزش می‌دهد تا بتوانید باورهای محدودکننده‌تان را از بین ببرید و عملکرد دستاوردها و زندگی خودتان را به‌شدت بهبود ببخشید.
1,350,000
افکار ما به دلیل ارتباط عمیقی که با ضمیر ناخودآگاه و شبکهٔ انرژی کیهان دارند، قدرت بسیار زیادی دارند. این ارتباط به ما این امکان را می‌دهد که از ناخودآگاه خود به راه‌های ابتکاری برسیم و از طریق آن‌ها واقعیت زندگی‌مان را شکل بدهیم. فیزیک کوآنتومی نشان می‌دهد که ما بخشی از یک میدان انرژی گسترده و به‌هم پیوسته هستیم ـ به این معنا که جهان ما، گرچه به‌ظاهر جامد است، اما درواقع سمفونی‌ای از انرژی‌های ارتعاشی است. این نه‌تنها شامل اشیاء می‌شود بلکه افکار و احساسات ما را نیز دربرمی‌گیرد. افکار ما طنین‌انداز می‌شوند و با انرژی‌هایی که انعکاس‌دهندهٔ انرژی خودشان هستند همسو می‌شوند.
بنابراین آگاهی، افکار و احساسات ما یک ناظر منفعل در جهان نیستند. آن‌ها به‌طور فعال انرژی‌ای را هدایت می‌کنند و بر واقعیت ما تأثیر می‌گذارند و آن را شکل می‌دهند. این بدان معناست که با تمرکز افکار خود می‌توانیم نتایج خاصی را جذب یا آشکار کنیم و بر ساختار وجودی خودمان تأثیر بگذاریم. بله، افکار شما فقط صداهایی درونی نیستند، بلکه ابزارهای قدرتمندی هستند که می‌توانند زندگی و دنیای اطراف شما را شکل دهند. برای استفادهٔ مؤثر از این قدرت، باید قوانین ذهن را درک کنید و در این صورت میتوانید افکار خود را برای ایجاد واقعیت موردنظرتان هدایت کنید.
آیا تابه‌حال به افکار و قدرت ذهن خود باور داشته‌اید؟ یا به تأثیرات آن در زندگی‌تان دقت کرده‌اید؟ همین امروز دست‌به‌کار شوید و با تغییر قدرت ذهن‌تان، زندگی‌تان را تغییر دهید.
