بسیاری از افراد از سخنرانی یا ارائه در جمع وحشت دارند و بسیاری نیز آن را کاری دشوار می‌دانند.

یادگیری فرایندی طبیعی است. البته بعضی افراد آگاهانه‌تر از دیگران این فرایند را طی می‌کنند اما چرا این مسئله اهمیت دارد؟ چرا باید یادگیرنده‌ای مؤثر شویم؟ و چطور می‌توانیم سرعت یادگیری خود را افزایش دهیم؟

بانکداری، بودجه‌بندی، پس‌انداز، اعتبار، بدهی و سرمایه‌گذاری ستون‌هایی هستند که از اکثر تصمیمات مالی که در زندگی می‌گیرید، حمایت می‌کنند.

امروزه در جوامع مختلف مردم سخت کار کردن و سخت‌کوشی را ارزشمند می‌دانند برای همین اگر کسی بشنود که تنبل است حس می‌کند به او توهین بزرگی کرده‌اند.

چند لحظه فکر کنید، چرا در زندگی هنوز به چیزی که می‌خواسته‌اید نرسیده‌اید؟ یکی از دلایل اصلی این است که هنوز چیزهایی هست که باید یاد بگیرید.

همه آرزوی داشتن یک شغل بسیار موفق را دارند که از آن لذت ببرند و بتوانند به واسطۀ این شغل زندگی خوبی داشته باشند. با این‌حال بسیاری از ما در مورد موفقیت شغلی کوتاه می‌آییم و به مشاغلی راضی می‌شویم که از انجام آن‌ها لذت نمی‌بریم یا درآمد کمی برایمان دارد.

بسیاری از مردم از مذاکره می‌ترسند و حتی متوجه نشده‌اند که مذاکره بخشی از زندگی روزانۀ همۀ ماست.

آیا تابه‌حال به احساسات خود فکر کرده‌اید؟ مثلا تابه‌حال از خودتان پرسیده‌اید که ما انسان‌ها چگونه احساسات را درک، ارزیابی، ابراز و کنترل می‌کنیم؟

توانایی برقراری ارتباط موثر یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی است. ارتباط داشتن همان انتقال اطلاعات برای ایجاد درک بیشتر است. با افزایش استفاده از شبکه‌های اجتماعی ارتباطات شکلی جدید به خود گرفته است و حتی ارتباط داشتن در شرایط رسمی نیز حالتی عادی‌تر پیدا کرده است.

حس می‌کنید که در طول روز به قدر کافی زمان ندارید تا به همۀ کارهایتان برسید؟ توماس ادیسون می‌گوید: «زمان در واقع تنها سرمایه‌ای است که هر انسانی در اختیار دارد و فکر می‌کند کمترین هزینه را برای هدر دادن آن می‌پردازد.»

شاید وقتی کلمۀ فن بیان به گوشتان می‌خورد به یاد سخنرانی‌های تخصصی بیفتید و فکر کنید فن بیان فقط به درد سخنران‌ها و مجریان تلویزیون و بازیگران می‌خورد اما سخت در اشتباه هستید.

احتمالاً واژهٔ هوش هیجانی به گوشتان خورده است یا حتی در مورد آن مطالعه کرده‌اید و اطلاعات کافی در موردِ آن دارید. اما آیا می‌دانید هوش مالی چیست؟

کارهای معوقۀ زیادی برای انجام دارید اما نمی‌توانید به آن‌ها رسیدگی کنید، به روز تحویل پروژه نزدیک می‌شوید اما تمرکز و انسجام فکری ندارید و می‌ترسید فرصت را از دست بدهید.

برنامه‌ریزی به خودی خود ما را به موفقیت نمی‌رساند. این عمل‌کردن به برنامه‌ریزی است که می‌تواند ما را در راه رسیدن به اهدافمان یاری کند. بسیاری از ما که تجربۀ برنامه‌ریزی و عمل‌نکردن به آن را داریم با شنیدن «برنامه‌ریزی» پا به فرار می‌گذاریم.