اکثراً جذب افرادی میشوید که بیمهر و بیعاطفه هستند؟ آیا حس میکنید که نزدیکترین افراد زندگیتان هم به شما توجه کافی ندارند؟ یا حس میکنید انسان بیارزشی هستید و به دلیل همین بیارزشیتان، اطرافیان شما را نمیپذیرند و دوستتان ندارند؟ آیا نیازهای واقعی خود را میشناسید؟ یا همیشه نگران هستید مبادا اتفاقات ناگواری برایتان پیش بیاید؟ یا شاید هم زندگی کاملاً بر وفق مرادتان است اما باز هم نمیتوانید از زندگی لذت ببرید؟ دکتر جفری یانگ و روانشناس برجسته ژانت کلوسکو، چنین الگوهایی را «تلههای زندگی» مینامند؛ تلههای شایعی که چگونگی تفکر، احساس، رفتار و نحوهٔ ارتباط با دیگران را تعیین میکنند و به احساسهای شدیدی مثل عصبانیت، غمگینی و اضطراب دامن میزنند.
در ادامه با ما همراه باشید تا با این تلههای زندگی و کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید بیشتر آشنا شویم. در این کتاب دو تن از برجستهترین روانشناسان به شما نشان میدهند چطور میتوانید با شناسایی این تلهها، با آنها مقابله کنید.
کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر دو تن از روانشناسان برجستهٔ آمریکایی جفری یانگ و ژانت کلوسکو است و اولینبار در سال 1994 منتشر شد و پس از انتشار بیش از دو میلیون نسخه از آن به فروش رفت. در این کتاب جفری یانگ روانشناس آمریکایی و بنیانگذار مؤسسهٔ «طرحواره درمانی» از اصول شناختدرمانی استفاده میکند تا به خوانندگان کمک کند الگوهای افکار منفی را بدون کمک دارو تغییر دهند.
این دو روانشناس، در این کتاب از یازده تلهٔ رایج زندگی میگویند و با تمرینات گامبهگام و تلفیق روشهای درمانی متعدد، به شما کمک میکنند خود را از این تلهها خلاص کنید. رویکرد نوآورانهٔ این کتاب به شما کمک میکند زندگیای پُربارتر و رضایتبخش داشته باشید.
داستانی از کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید
یکی از داستانهایی که در کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید میخوانید تجربهٔ میشل است که در تلهٔ رهاشدگی گرفتار شده. پدر میشل در دوسالگی او را ترک کرد. مادرش ماند، اما او دائمالخمر بود. گاهی اوقات مادرش برای روزها در خانه نبود، مشروب مینوشید و میشل را در وحشت و نگرانی رها میکرد. حتی وقتی مادرش خانه بود نیز باز هم مشروب مینوشید و حضور نداشت و نقش مادری را ایفا نمیکرد. حالا میشل در بزرگسالی با توماس آشنا شده است و دوباره ناخودآگاه شرایط محیط دوران کودکیاش را بازسازی کرده است.
میشل اکنون 31 ساله است و میخواهد ازدواج کند اما بهطور کامل به کسی متعهد نمیشود. با اینکه ده سال است که مدام با نامزد خود در ارتباط است. آنها تاکنون سه بار از هم جدا شدهاند و هربار که توماس میرود، میشل با طوفانی از احساسات فلجکننده روبهرو میشود. هر بار میشل حس میکند این بار دیگر واقعاً از هم جدا شدهاند و توماس هیچگاه برنمیگردد. اندوه این افکار چنان سنگین است که میشل احساس میکند فلج شده است و میخواهد هر چیزی که به دستش میرسد بشکند. و زمانی که توماس و میشل با هم هستند، او در این ترس دائمی زندگی میکند که توماس سرانجام او را برای همیشه ترک خواهد کرد.
میشل در اولین تلهٔ زندگی، یعنی تلهٔ رهاشدگی گرفتار شده است. اما سؤال اصلی این است، اصلاً تله یا تلههای زندگی چه هستند؟
تلهٔ زندگی چیست؟
تلهٔ زندگی الگویی است که از کودکی شروع میشود و در بزرگسالی بر زندگی شما تأثیر میگذارد. درواقع تلههای زندگی شما به برخورد خانوادههایتان با شما برمیگردد؛ اینکه آیا در کودکی رها شدهاید؟ چقدر مورد انتقاد قرار گرفتهاید؟ چقدر از شما حمایت شده است؟ حذف شده بودید یا از چیزی محروم مانده بودید؟ هر رفتاری به نوعی آسیبی به شما وارد کرده است و درنهایت شما با چنگزدن به تلهٔ زندگی راهنجاتی برای خود یافتهاید. تلههای زندگی تعیین میکنند که ما چگونه فکر کنیم، احساس کنیم، عمل کنیم یا چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم.
تلهٔ زندگی، اصطلاحی عامیانه است و واژهای که متخصصان برای اشاره به تلهٔ زندگی به کار میبرند، «طرحواره» است. مفهوم طرحواره از روانشناسی شناختی نشأت گرفته است. طرحوارهها را میتوان اینگونه تعریف کرد: «باورهای عمیق و تزلزلناپذیری که در دوران کودکی دربارهٔ خود، دیگران و جهان اطراف در ذهنمان شکل گرفتهاند». این طرحوارهها نقش تعیینکنندهای در شکلگیری احساس ما دربارهٔ خودمان دارند. رهاکردن این طرحوارهها مستلزم چشمپوشی از امنیتی است که در پناه این طرحوارهها بهدست آوردهایم.
بنابراین بهرغم آسیبی که این طرحوارهها به ما میزنند، در پناه آنها احساس امنیت میکنیم چون به ما قدرت پیشبینیپذیری و اطمینانآفرینی میدهند. این باورها را میتوان به امنیت داشتن فردی ترسو در خانه تشبیه کرد. به همین دلیل شناختدرمانگران اعتقاد دارند که تغییر این باورها، کاری سخت و طاقتفرسا است.
معرفی کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید
جفری یانگ در سالهای اولیهٔ کار خود بهعنوان یک درمانگر شناختی به بینشهای عمیقی دست یافت. او به بسیاری از بیمارانش کمک کرد تا رفتارهایشان را تغییر دهند و به افراد شادتر و سالمتری تبدیل شوند، اما تعدادی بیمار هم داشت که هر چه تلاش کرد بهبود نیافتند. او متوجهٔ یک موضوع مشترک بین کسانی شد که بهبود نمییافتند و آنوقت بود که تلههای رایج زندگی را کشف کرد. این بیماران همگی گرفتار الگوهای تکراری خودتخریبی بودند که بهنوعی از آسیبهای دوران کودکیشان نشأت میگرفت و آنها را در تلههای زندگی گرفتار میکرد.
تلههای رایج زندگی میتوانند آسیبهای جبرانناپذیری به روان شما وارد سازند. اما پیبردن به علل شکلگیری و راهبردهای تغییر آنها به شما کمک خواهند کردند تا این تلهها را ردیابی کنید و از بین ببرید. جفری یانگ و ژانت کلوسکو دو تن از برجستهترین روانشناسهای آمریکایی در کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید با استفاده از تجربیات بالینی خود، بهتوضیح تلههای زندگی پرداختهاند و به شما کمک میکنند عادتهای منفی خود را از بین ببرید و زندگی خود را بهبود ببخشید.
کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید به شما کمک میکند تلههای زندگی را شناسایی کنید و راهکارهایی را برای غلبه بر آنها در اختیار شما قرار میدهد و شما را به سمت رشد شخصی و شادی پایدار هدایت میکنند. این کتاب مملو از راهبردهای علمی است که با مثالهایی از زندگی واقعی و مطالعات موردی، به شما کمک میکند درک جامعی از تلههای مختلف زندگی و چگونگی غلبه بر آنها به دست آورید. با تمرینات جذاب و ابزارهای علمی این کتاب، فعالانه در مسیر رشد شخصی قرار بگیرید.
رواندرمانی روانکاوی: اجبار به تکرار
یکی از بینشهای اصلی رواندرمانیِ روانکاوانه که نویسندگان در این کتاب به آن اشاره کردهاند این است که ما مدام دردهای دوران کودکی خود را تکرار میکنیم. فروید از آن بهعنوان «اجبار به تکرار» یاد میکند. مثلاً فرزند یک الکلی، وقتی بزرگ شود دوباره با یک فرد الکلی ازدواج میکند یا کودکی که بیشازحد کنترل شده باشد، اجازه میدهد دیگران او را کنترل کنند. ما درد خود را بازسازی میکنیم و درواقع رنج خود را طولانی میکنیم.
جفری یانگ و ژانت کلوسکو معتقدند که تقریباً همهٔ الگوهای منفی را از دوران کودکی تکرار میکنیم و این حقیقت عجیبی است که درمانگران با آن درگیر هستند. تلهٔ زندگی همان راههایی است که ما این الگوها را با کمک آنها از نو خلق میکنیم.
انتخاب درمانگر مناسب
یکی از نکات مهمی که در فصل آخر این کتاب به آن اشاره شده، انتخاب درمانگر مناسب است که شاید در کتابهای دیگر کمتر به آن پرداخته باشند. یانگ و کلوسکو اشاره میکنند که برای انتخاب درمانگر، یکی از ملاکهای مهم، طرحوارهها و نظامباورهای درمانگر است. نکتهٔ جالب دیگری که نویسندگان به آن اشاره میکنند حذر از پیوستن به گروههایی است که هدفشان سرکیسهکردن مراجعان و پرستش بتگونهٔ رهبران این گروهها است.
بریدههایی از کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید
«دیوید با تنهایی دستوپنجه نرم میکرد. او دچار احساس خلأ و معناباختگی شده بود. احساس میکرد در چاه عمیقی گرفتار شده است و سخت بیقرار است تا زنی بتواند زندگی پوچ او را معنا ببخشد و غنی سازد. هرچند دیوید نمیدانست که این آرزو، محال است و تنهایی، سرنوشت و تقدیر اوست. دیوید در دوران کودکیاش نیز با همین احساس تنهایی دست به گریبان بود. او هیچگاه متوجّه نشد که پدر و مادرش، سرد و بیمهر بودهاند. والدینش نیازهای عاطفی دیوید را برآورده نکرده بوند. بهتدریج تلهٔ زندگی محرومّیت هیجانی در ذهنش نقش بست و در دوران بزرگسالی نیز همان تجارت تلخ دوران کودکی برایش رقم میخورد.
دیوید سالها به این الگوی ارتباطی در درمان نیز ادامه میداد. او نمیتوانست روند درمان خود را با یک درمانگر به انتها برساند، بلکه پس از گذشت چند جلسه، درمان را نیمهکاره رها میکرد و بهسراغ درمانگر دیگری میرفت. اگرچه در ابتدا امیدآفرینیهای درمانگران او را دلگرم میکرد، امّا پس از گذشت چند جلسه، ناامید و دلسرد میشد. درواقع او هیچوقت با درمانگرانش رابطهٔ درست و انسانی برقرار نمیکرد، بلکه دائم برای توجیه خودش به منظور خاتمهٔ درمان بهدنبال عیبجویی از درمانگران بود. با هر شکست درمانی بهتدریج این اعتقاد در او راسختر میشد که راه گریزی از مشکلاتش ندارد و تنهایی، سرنوشت نهایی اوست. اگرچه بسیاری از درمانگران دیوید، خونگرم و صمیمی بودند، امّا مشکل اصلی جای دیگری بود. مسئله این بود که دیوید همیشه برای صمیمیّتگریزی توجیه پیدا میکرد. هرچند حمایت عاطفی درمانگر از بیمار حائز اهمیّت است، امّا این شرط نمیتواند گره از مشکلات بیمار باز کند.»
«ما تمایل داریم که دردها و رنجهای دوران کودکی را کماکان زنده نگه داریم. این مسئله یکی از بینشهای عمیق در روان درمانیهای مبتنی بر روانتحلیلگری است. فروید به این پدیده، اجبار به تکرار میگفت. فرزند یک فرد میگسار با کسی ازدواج میکند که میگسار است. کودکی که در دوران کودکیاش با بدرفتاری اطرافیان روبهرو شده است با فردی بددهن، گستاخ و پرخاشگر ازدواج میکند یا اینکه خودش از دیگران سوءاستفاده میکند. فردی که در دوران کودکیاش آزار جنسی را تجربه کرده است، در بزرگسالی ممکن است در دام روابط آشفته و بیهدف بیفتد. کودکی که تحت سلطهٔ دیگران بوده است، ممکن است در دوران بزرگسالی بهشدّت دیگران را کنترل کند.
این پدیده در نگاه اوّل گیجکننده است. چرا ما دست به این کار میزنیم؟ چرا دوباره رنجها و دردهایمان را زنده میکنیم و هر دم هیزمی بر این آتش میگذاریم؟ چرا نمیتوانیم دست از این الگوها برداریم و زندگی بهتری برای خودمان تدارک ببینیم؟ درواقع هر کسی با متوسل شدن به روشهای محکوم به شکست، به تداوم این الگوهای منفی دامن میزند. این واقعیّت تعجببرانگیز را درمانگران نیز قبول دارند. در دوران بزرگسالی، شرایط و موقعیّتهایی ایجاد میکنیم که شبیه به شرایط و موقعیّتهای دوران کودکیمان است. منظور از تلهٔ زندگی، تمام روشهایی است که باعث بازآفرینی شرایط دوران کودکیمان میشود.»
جفری یانگ، بنیانگذار مؤسسهٔ طرحواره درمانی
دکتر جفری یانگ عضو هیئتعلمی گروه روانپزشکی دانشگاه کلمبیا است و همچنین مدیر مرکز شناخت درمانی نیویورک و مؤسسۀ طرحواره درمانی است. یانگ در مارس سال 1950 به دنیا آمد. او پس از اخذ مدرک لیسانس در دانشگاه ییل، مدرک تحصیلات عالی را در دانشگاه پنسیلوانیا دریافت کرد و سپس در آنجا تحصیلات فوق دکترا را نزد آرون تی. بک ادامه داد. او طرحوارۀ درمانی را بنا نهاد و در 25 سال گذشته دربارۀ درمانهای شناختی و طرحوارهای سخنرانی کرد و کارگاههای آموزشی بسیاری به راه انداخت.
دکتر یانگ بهطور پیوسته تقدیر و ستایشهای مکرری در سطح بینالملل برای مهارتهای تدریس خود دریافت کرده است. او در مطالعات خود نتایج رواندرمان در اثربخشی درمان را با داروهای ضدافسردگی مقایسه کرده است و دو کتاب بسیار مهم دارد: کتاب اول «طرحواره درمانی یانگ» نام دارد که در ایران در دو جلد ترجمه و چاپ شده است، کتاب دوم نیز کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید است.
هنگامی که نیازهای اصلی کودکان برآورده نشود، زمینه را برای مشکلات بیشتر فراهم میکند. چنین کودکانی در بزرگسالی ناخودآگاه همان محیطهای دوران کودکی خود را بازسازی میکنند و زندگی آشفتهای خواهند داشت. اگر در چنین تلههایی گرفتار شدهاید، فقط خودتان هستید که میتوانید با آگاهی از این تلهها، خود را از بند آنها رها سازید.
فرار از تلههای زندگی کار سادهای نیست و لایروبی خاطرات دوران کودکی ممکن است بسیار دردناک باشد و نیاز به کمک یک درمانگر داشته باشید. بنابراین اگر حس میکنید در حلقهٔ منفی احساسات قدیمی خود گیر افتادهاید یا دوست دارید احساسات خود را بهتر درک کنید، یا حتی اگر میخواهید زندگی خود را تغییر دهید، این کتاب برای شماست.