دموکراسی یک سیستم حکومتی است که در آن قدرت در نهایت در اختیار مردم است، مردمی که عاملیت سیاسی خود را از طریق انتخابات آزاد و منصفانه اعمال میکنند و نمایندگانی را انتخاب میکنند که از طرف آنها تصمیم بگیرند. در یک جامعهٔ دموکراتیک، شهروندان از حقوق و آزادیهای اساسی مانند آزادی بیان، تجمع و مطبوعات برخوردار هستند که آن ها را قادر میسازد تا فعالانه در روند سیاسی شرکت کنند، از اقدامات دولت انتقاد کنند و مقامات منتخب را پاسخگو بدانند.
اصول اصلی دموکراسی شامل کثرتگرایی سیاسی است، که در آن احزاب سیاسی متعدد میتوانند برای قدرت، حمایت برابر تحتِ قانون، حمایت از حقوق فردی و اقلیتها و رسیدن به تعادل رقابت کنند و جلوی قدرتمندترین شدن حزب دیگر را بگیرند. درحالیکه دموکراسی میتواند اشکال مختلفی داشته باشد اما همهٔ آن ها در یک عقیدهٔ اساسی مشترک هستند که اقتدار مشروع دولتی ناشی از رضایت حکومت شوندگان است و قدرت سیاسی باید برای حفاظت از آزادی فردی و ارتقای تصمیمگیری جمعی توزیع و محدود شود. ما در این مطلب سعی داریم دموکراسی و ویژگیهای آن را برای درک بهتر این سیستم به شما توضیح میدهیم و همچنین کتابهایی را برای آشنایی بیشتر با دموکراسی به شما معرفی میکنیم.
در این مطلب میخوانید:
• دموکراسی اولیه در آتن
• اصول دموکراسی
• کتابهایی برای آشنایی بیشتر با دموکراسی
• چالشهای پیشروی دموکراسی
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد شکارچیان ماقبل تاریخ عناصر خاصی از فرآیندهای دموکراتیک را رعایت میکردند. در سال ۱۹۴۳، تورکلید یاکوبسن برخی از اسطورههای سومری و تکههایی از الواح باقیمانده و سوابق را مورد بررسی قرار داد و نشان داد که میوسوپتومیا پیش از بابل احتمالاً با سیستمی شبیه به نوعی دموکراسی اداره میشد که در آن شهروندان مذکر بیشترِ قدرت را در اختیار داشتند.
با اینحال بسیاری از مورخان دیگر این سیستم را «دموکراسی» نمینامند، چون به دلیل فقدان شواهد روشن احتمالاً تفاوت زیادی با دموکراسی مدرن داشته است. شواهدی نیز نشان میدهد که در قرنهای ۴ یا ۶ قبل از میلاد، هند تاحدودی تحت سیستمهای دموکراتیک اداره میشد؛ گرچه متأسفانه باز هم شواهد محکمی در اینباره وجود ندارد. اکثر کارشناسان معتقدند که یونان زادگاه دموکراسی بوده است.
دموکراسیِ اولیه در آتن
دموکراسی آتنی در دولتشهر یونانی آتن معروف به پولیس، در ۵۰۷ سال پیش از میلاد تشکیل شد. کلئیستِنس رهبرِ آتن، «دموکراتیا» را معرفی کرد که به معنای «حکومت مردم» است. گرچه آتن مشهورترین دولتشهر دموکراتیک یونان باستان است، اما نهتنها شهر دموکراتیک یونان باستان بود بلکه چندین شهر دیگر نیز قوانین اساسی دموکراتیک مشابهی را قبل از روم به تصویب رسانده بودند اما هیچکدام به اندازهٔ آتن مستند نشدهاند.
آتن یک سیستم سیاسی قانونگذاری و لوایح اجرایی را ارائه میکرد. گرچه مشارکت برای همهٔ ساکنان آزاد نبود و محدود به شهروندان بالغ مرد بود که احتمالاً کمتر از ۳۰ درصد از کل جمعیت بزرگسالان این شهر را تشکیل میدادند. دموکراسی در آتن یک دولتشهر را تشکیل داد که سه بخش داشت:
اککلسیا: انجمن یا مجمع شهروندان بود و یکی از شناختهشدهترین انجمنهای تاریخ است. این مجمع مردمی جایی بود که مردان واجد شرایط شهروندی در آن شرکت میکردند. در سال ۴۴۹ قبل از میلاد سولون آتنی، دولتمرد، قانونگذار و غرلسرای آتنی، به همهٔ شهروندان آتن به جز طبقهٔ کارگرهای کمدرآمد، اجازه داد با صرفنظر از طبقهٔ اجتماعیشان، به عضویت اککلسیا درآیند. این مجمع مسئول اعلام جنگ، برگزیدن استراتژی نظامی و انتخاب سایر مقامات شهر بود.
بوله: شورایی بود که در آن از زمان شاهی وجود داشت و اعضای آن را افرادی از خانوادههای اشراف تشکیل میدادند که غالباً تا زمان مرگشان عضو این شورا بودند. در سال ۵۹۴ قبل از میلاد، بار دیگر سولون آتنی اقداماتی انجام داد و بوله تبدیل به شورایی ۴۰۰ نفره شد و کلئی ستنس این شورا را از انحصار اشراف در آورد. از آن پس شهروندان آنتنی که ۳۰اُمین سال عمر خود را پشتسر میگذاشتند، میتوانستد به عضویت بوله در بیایند.
دیکاستریا: یک نهاد قضایی و سیستمی از دادگاهها بود که در آن شهروندان میتوانستند پروندههایی را مطرح کنند و به گروهی از هیئت منصفه منتخب خود رأی بدهند. هر سال ۶۰۰۰ داوطلب، که باید شهروند مرد و حداقل ۳۰ ساله میبودند، میتوانستند به قید قرعه به عنوان هیئت منصفه در دادگاههای عالی این شهر حاضر شوند. هر گروه متشکل از حدود ۵۰۰ دیکست بود و یک دادگاه را برای کل سال اداره میکردند. در برخی مواقع مهمتر چند دیکاستر با هم انتخاب میشدند تا بر دادگاهی نظارت کند و حکم با اکثریت آرا تعیین میشد. رأی تساوی برابر با تبرئه متهم بود.
دموکراسی در یونان و در زمان پریکلس خطیب و سیاستمدار مشهور به اوج خود رسید. با اینکه کلئیستِنس، میخواست تمایزات بین اشراف، طبقهٔ متوسط و طبقهٔ کارگر (عمدتاً ارتش و نیروی دریایی) را حذف کند، «مردم» در دموکراسی یونان هنوز اکثریت جامعه آتن را کنار گذاشته بودند. زنان، خارجیها و بردگان جایی در این سیستم نداشتند. طبق گزارش سایت هیستوری، این بدان معنا بود که از هر ۱۰۰۰۰۰ هزار شهروند که ۱۰۰۰ نفر خارجی و ۱۵۰۰۰۰ نفر برده بودند، تنها ۴۰۰۰۰ نفر میتوانستند در دموکراسی شرکت کنند.
اصول دموکراسی
چه ویژگیهایی باید در یک دموکراسی کارآمد وجود داشته باشد؟ بریتانیکا شش اصل از یک دموکراسی ایدهآل را به اینگونه فهرست کرده است:
حقوق اساسی:
دموکراسی مبتنی بر این ایده است که مردم دارای حقوق خاصی هستند که نمیتوان این حقوق را از آنها سلب کرد. آنها حق رأی دارند، که این آرا باید بهطور مساوی شمرده شود، مردم بهطور مساوی در آن مشارکت کنند و اطلاعاتی را که برای مشارکت آگاهانه نیاز دارند، در اختیارشان قرار بگیرد. اصل حقوق اساسی ضروری است چون بدون حقوق، دموکراسی واقعاً دموکراسی نیست.
حق رأی برابر:
رأی دادن یکی از اساسیترین حقوق دموکراسی است. بدون این حق، مردم این فرصت را ندارند که در فرآیندهای سیاسی شرکت کنند یا در مورد آنچه در کشورشان اتفاق میافتد نظری داشته باشند. رأی برابر به این معنی است که مردم نهتنها حق رأی دارند، بلکه حق دارند رأی آنها به طور مساوی و برابر شمرده شود. هیچ چیزی اعم از طبقه، قومیت، جنسیت، با سایر ویژگیهای یک شخص، بر رأی او تأثیر نخواهد گذاشت.
مشارکت برابر:
رأیگیری ارتباط نزدیکی با مشارکت برابر دارد، اما تنها به همینجا ختم نمیشود. مشارکت برابر همچنین به این معناست که مردم یا در سیاستها و قوانین حق دارند به صورت مستقیم حرف بزنند یا اینکه حق انتخاب نماینده دارند مردم همچنین حق دارند بهطور مساوی و برابر در تالارهای شهر، اعتراضات، مناظرات عمومی و غیره شرکت کنند.
رأیدهندگان آگاه:
قبل از هر تصمیمی ـ چه انتخاب یک رهبر سیاسی یا یک خط مشی خاص ـ جمعیت رأیدهنده حق دریافت هرگونه اطلاعات مرتبط با تصمیم خود را دارند. این اطلاعات میتواند شامل منبع درآمد سیاستمدار، سوابق رأیدهی، منبع تأمین پولها و منابع دولتی، گزینههای جایگزین و غیره باشد. اطلاعات دقیق و واضح به رأیدهندگان قدرت میدهد و کلید یک دموکراسی کارآمد است.
مسئولیتپذیری:
چه اتفاقی میافتد اگر در یک حکومت دموکراسی صاحبات قدرت از آن سوءاستفاده کنند یا به وعدههای خود عمل نکنند؟ یک دموکراسی کارآمد به مکانیستمهایی نیازی دارد که رهبران را مسئول نگه دارد. بنابراین یک دموکراسی مناسب باید قوانینی برای مجازات در نظر بگیرد که این میتواند مجازات برای فساد، فراخوان انتخابات خارج از برنامه، جریمه و غیره شود. انتخابات آزاد و منصفانه نیز بخشی از پاسخگویی است. اگر رأیدهندگان به هر دلیلی سیاستمداری را دوست نداشته باشند، میتوانند با رأیگیری آنها را برکنار کنند. بر تخلفات جدی، در حالت ایدهآل در چنین سیستمی باید عواقب فوری در نظر گرفته شود.
کتابهایی برای آشنایی بیشتر با دموکراسی
همانطور که تا به اینجای مطلب متوجه شدید، دموکراسی نشاندهندهٔ یک سیستم سیاسی ایدهآل است که در آن شهروندان بهطور جمعی حکومت خود را از طریق مشارکت فعال، نمایندگی و حقوق اساسی شکل میدهند. ما در ادامهٔ مطلب کتابهایی را برای آشنایی بیشتر با دموکراسی و بررسی تکامل پیچیدهٔ سیستمهای دموکراتیک به شما معرفی میکنیم. نویسندگان ادبیات دموکراتیک به بررسی تعادل ظریف بین آزادیهای فردی و تصمیمگیری جمعی میپردازند و هم پتانسیل الهامبخش و هم واقعیتهای چالشبرانگیز حکومت توسط مردم را آشکار میکنند. نویسندگان این آثار با تحلیل تحولات تاریخی، چالشهای معاصر و چارچوبهای نظری، بینشهای انتقادی را در مورد چگونگی عملکرد جوامع دموکراتیک، تطبیق و ادامهٔ تلاش برای شکلهای فراگیرتر و پاسخگوتر در این زمینه مشخص میکنند.
راه باریک آزادی | دارون عجم اغلو و جیمز ای. رابینسون | علیرضا بهشتی شیرازی | نشر روزنه
راه باریک آزادی اثر دارون عجم اغلو، اقتصاددان آمریکایی ترک تبار و جیمز آلن رابینسون، اقتصاددان و دانشمند بریتانیایی است که در سال 2019 منتشر شد. این دو نویسندۀ کتابهای پرفروش، این بار در کتاب جدید خود به این سؤال حیاتی پاسخ میدهند که چرا برخی کشورها به آزادی دست یافتهاند اما در برخی کشورها آزادی تنها منجر به اقتدارگرایی یا هرج و مرج شده است و توضیح میدهند که چگونه میتوان با وجود تهدیدهای دنیای جدید به رشد و آزادی رسید. این کتاب پس از انتشار یکی از پرفروشترین کتابهای فایننشال تایمز و کایرکاس ریویوز در سال ۲۰۱۹ شد.
7,600,000
نظریههای دموکراسی | فرانک کانینگهام | سعید خاورینژاد | نشر دنیای اقتصاد
هدف کتاب نظریههای دموکراسی، بازخوانی نظریه های معاصر دموکراسی و استخراج نقشه راهی است که به اجرای اصول دموکراتیک کمک کند. خوانندگانی که با کلیات و چارچوبهای دموکراسی آشنایی دارند، با خواندن این کتاب متوجه خواهند شد که جزئیاتِ دموکراسی، نقصهایی دارد. این کتاب مانند نقشهای است که چیزهایی را نشان میدهد. اما با اینکه همه چیز را نمیتواند نشان دهد اما در همین محدودهٔ کوچکش، بنیادهای دموکراسی را آنگونه که در ایالات متحده و اروپای غربی فهمیده شده و به کار گرفته شده است، با دقت واکاوی میکند. ویژگی بسیار مهم این کتاب این است که با وجود مطرح کردن متفکرانی با تفاوتهای بسیار زیاد، به دام توصیه و تجویز نیفتاده و تاکیدش بر توصیف است و البته مولفش این را هم صادقانه گفته است که هر کسی لاجرم تابع باورها و ارزشهایی است که بر نوشتهاش اثر می گذارند.
3,000,000
کتاب دربارهٔ دموکراسی | رابرت دال | حسن فشارکی | نشر شیرازه
کتاب دربارهٔ دموکراسی، تلاشی است ارزنده در توضیح مفهوم و کاربرد دموکراسی، نه به منزله یک دیدگاه نظری که بر بینش فلسفی انسان محورانه استوار بوده یا بر پایه دیدگاهی برخاسته از فرهنگ و تمدن معینی مستقر باشد، بلکه به مثابه دانشی عملی که امکان رهایی نسبی انسان از ظلم و سرسپردگی را فراهم می آورد. به این اعتبار، نه مطالعه تاریخ برآمدن مفهوم دموکراسی در دولت شهرهای یونان جدا از دغدغه بررسی و معرفی جوانب عملی کار می باشد و نه اشارات به زمینه های پذیرش نظام نمایندگی و تحدید قدرت سلاطین فارغ از این وجه. همین انگیزه به هنگام بحث و فحص قوانین اساسی مختلف، شیوه های گوناگون رأی گیری، زمینه های اجتماعی و تشکلات مدنی مختلفی که تأسیس و قوام دموکراسی را تسهیل می کنند، نیز در نظر بوده است.
3,000,000
نابرابری و هزارتوهای دموکراسی | یوران تربورن | علی راغب | نشر چشمه
تقریبا یک قرن از استقرار لیبرال دموکراسی در اکثر اقتصادهای پیشرفتهی سرمایهداری میگذرد و امروز دموکراسیهای واقعا موجود در مقابل افکار عمومی، خود را ناگزیر از پاسخ به چرایی نابرابری روزافزون مییابند. اما پس چرا چنین شد؟ و چرا امروز همچنان پیوند میان دولت دموکراتیک و حاکمیت ناعادلانهٔ سرمایه پایدار است؟ مردم در تمام قارهها نابرابری را مشکل بسیار بزرگ میدانند و حتی مجمع جهانی اقتصاد داووس و سازمان همکاری و توسعهٔ اقتصادی نیز نگران آن هستند. مسئلهٔ اساسی شاید این است: چگونه دموکراسی از یک مطالبهی مردمی برای عدالت اجتماعی به یک بازی حرفهای قدرت تبدیل شده است؟ در نگاه یوران تربورن، جامعهشناس برجستهٔ سوئدی، برای جلوگیری از بدتر شدن وضعیت سیاسی ناخوشایند فعلی به نوعی دموکراسی اخلالگر نیاز داریم که جنبشهای اجتماعی رادیکالی مانند اعتصابات اقلیمی یکی از اقسام آن به شمار میآیند. کتاب حاضر با مقالهای دربارهٔ شکافهای اجتماعی عصر حاضر آغاز میشود و به بررسی تاریخی فشردهای از الگوهای جهانی دموکراسیسازی و تحلیل اقتصاد کشورهای سازمان همکاری و توسعهٔ اقتصادی میپردازد.
2,500,000
دموکراسیِ پوتین | ولدیمیر تیسمانانو و کیت.سی لانگدن | سودابه قیصری | نشر کتاب پارسه
دموکراسی پوتین اثری از ولدیمیر تیسمانو نویسندهٔ روسیهای است. نویسندگان در این کتاب عناصر فرهنگی، اجتماعی و ایدئولوژیکِ غایب از گفتمان عمومی در روسیهٔ پوتین را بررسی میکند و پندار گمراهکنندهٔ غالب را مبنی بر اینکه پوتین فرمانروای مطلق روسیه است به چالش میکشند. نویسندگان با بررسی دقیق بنیان ایدئولوژیک پوتینیسم – عناصر تزاری و شورویایی آن، ریشههای فکری و ذات فرهنگی زایا و سیاست خارجی امپریالیستیاش – نشان میدهند که در تحلیل دموکراسی پوتین، ایدئولوژی تلقینی و جمعیت مشتاق و راضی، کلیدیترین و درعینحال مغفولماندهترین عناصرند. کتاب همچنین بر لزوم درک – و البته نه تصدیق – چگونگی و چراییِ اقبال دولت-ملتها و تودههای عصر مدرن به ناسیونالیسم، اتوریتاریانیسم یا توتالیتاریانیسم تأکید میکند.
2,950,000
چالشهای پیشرویِ دموکراسی
براساس گزارش فریدوم هاوس در «آزادی در جهانِ ۲۰۲۲»، امروزه دموکراسی در همه جای جهان در حال از بین رفتن است. فریدوم هاوس در گزارش خود چنین عنوان کرد که: «نظم جهانی در حال نزدیکشدن به نقطهٔ اوج است...» نویسندگان این مقاله به دلایل زیادی از جمله ترویج هنجارهای خودکامه، کودتا، قدرتخواری و غیره اشاره کردند. آنها خاطرنشان کردند که در دموکراسیهای مستقر که دارند آزادیهای خود را از دست میدهند، انحرافات انتخاباتی، تبعیض علیه مهاجران، حملات به آزادی رسانهها و تضعیف حاکمیت قانون دیده میشود.
دموکراسیکو، سازمانی متمرکز بر اصلاحات دولتی، موضوعاتی مانند سرخوردگی، افزایش نابرابری و بیاعتمادی را چالشهای دموکراسی نامید.
در این گزارش فریدوم هاوس، به کشورهای خاصی اشاره کرد که در سال ۲۰۲۱ شاهد تحولات مهمی بودند. در روسیه، رئيسجمهور پوتین رقابت در انتخابات پارلمانی را با سرکوب سازمانهای مدنی و مخالفان سیاسی حذف کرد. در اسلوونی، نخستوزیر نسبت به گروههای جامعهٔ مدنی و رسانهها خصومت بیشتری نشان داد و این در حالی است که در سودان، یک کودتای نظامی مانع برگزاری یک انتخابات دموکراتیک شد. گرچه تحولات مثبتی در برخی مناطق مانند زامبیا نیز مشاهده شده است.
برای نجات دموکراسی چه میتوان کرد؟ رندوم هاوس تعداد انگشتشماری از توصیههای سیاسی از جمله حفاظت از دموکراسی در سطح ملی، افزایش آموزش مدنی، حفاظت از انتخابات آزاد و عادلانه و مبارزه با فساد بینالمللی را به خوانندگانش برای محافظت از دموکراسی پیشنهاد داد.
بنابراین دموکراسیهای مستقر باید به هنجارهای دموکراتیک مانند حمایت از رسانههای آزاد و سازمانهای دموکراتیک مردمی در سطح بینالمللی متعهد باشند. آموزش در مورد دموکراسی در مدارس، دورههای آنلاین و ابزارهای دیگر بسیار مهم است. بخش خصوصی نیز باید با پایبندی به اصول راهنمای سازمان ملل در زمینه تجارت و حقوق بشر و گفتوگو با سازمانهای جامعهٔ مدنی به این مسئله کمک کند.
دموکراسی یعنی آزادی و برابری برای همه. برای سالم نگهداشتن دموکراسی همهٔ افراد، سازمانهای جامعهٔ مدنی، کسبوکارها، دولتها و سازمانها باید دست به دست یکدیگر بدهند.