جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۴ به هان کانگ نویسندهٔ اهل کرهٔ جنوبی و یکی از شرکتکنندگان در برنامهٔ بینالمللی نویسندگان دانشگاه آیووا در سال ۱۹۹۸ اهدا شد. بنیاد نوبل این جایزه را به هان «برای نثر شاعرانهاش که به زخمهای تاریخی میپردازد و شکنندگی زندگی انسان را آشکار میکند» تقدیم کرد و همچنین از این نویسنده تقدیر کرد. جایزهٔ نوبل ادبیات که هر ماه اکتبر اعلام میشود، در مراسمی در استکهلمِ سوئد در ۱۰ دسامبر به نویسندگان برنده اهدا میشود.
هان کانگ نویسندهٔ اهل کرهٔ جنوبی در سال ۱۹۷۰ در گوانگجو متولد شد. پدرش هان سئونگ وون نویسنده بود و همین عامل باعث سوقدادن کانگ به سمت این حرفه شد. در ۱۰ سالگی به همراه خانواده به سئول نقلمکان کرد. کانگ در رشتهٔ ادبیات کرهای تحصیل کرد و برادرش نیز به نویسنده است. وی از سال ۲۰۱۳ در مؤسسهٔ هنر سئول به تدریس ادبیات خلاقانه مشغول است و در سال ۲۰۱۶ برای خلق رمان «گیاهخوار» برندهٔ جایزهٔ ادبی بوکر شد.
ما در این مقاله قصد داریم شما را با برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات و آثار ارزشمندش آشنا کنیم. پس در این مقاله میخوانید:
• برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات ۲۰۲۴
• با هان کانگ آشنا شوید
• نظر افراد برجسته دربارهٔ آثار هان کانگ
• آشنایی با آثار هان کانگ
هان از سال ۱۹۹۳ شروع به نوشتن شعر کرد و در همان سال از دانشگاه یونسْی فارغالتحصیل شد و در آنجا به مطالعهٔ زبان و ادبیات کُره مشغول شد. در سال ۱۹۹۴، اشعار او در مسابقهٔ ادبی سالانه که توسط «روزنامهٔ ملی سئول شینمون» برگزار شد، برندهٔ جایزه شد. از آن زمان او بیشتر بر روی داستاننویسی تمرکز کرده است. شرکت او در برنامهٔ بینالمللی نویسندگان دانشگاه آیووا توسط بنیاد فرهنگ و هنر کُره تأمین شد.
بنیاد نوبل دربارهٔ هان کانگ میگوید: «هان در آثار خود با آسیبهای تاریخی و مجموعهای از قانون نامرئی روبهرو میشود و در هر یک از آثارش شکنندگی زندگی انسان را آشکار میکند. او آگاهی بینظیری از پیوندهای جسم و روح، زندگان و مُردگان دارد و در سبک شاعرانه و تجربی خود به مبتکری در نثر معاصر تبدیل شده است.»
برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات ۲۰۲۴
جایزهٔ نوبل ادبیات ۲۰۲۴ به هان کانگ، رماننویس ۵۳ سالهٔ کره جنوبی اعطا شد. متس مالم دبیر آکادمی سوئد پس از اعلام برنده گفت: «من توانستم با هان کانگ تلفنی صحبت کنم. به نظر میرسید او یک روز معمولی را سپری میکرد و تازه با پسرش شام خورده بود. او واقعاً برای چنین چیزی آماده نبود اما ما شروع به بحث در مورد آمادگی برای دسامبر کردیم یعنی زمانی که قرار است او این جایزه را دریافت کند.» پس از آن هان در یک مصاحبه تلفنی با آکادمی سوئد عنوان کرد که بسیار شگفتزده شده و به دریافت این جایزه افتخار میکند.
رمانها، داستانها، مقالات و مجموعه داستانهای کوتاه هان به شکلهای مختلفی مضامینی مانند مردسالاری، خشونت، غم و اندوه و انسانیت را بررسی کردهاند. هان اولین نویسندهٔ کره جنوبی و هجدهمین زن برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات است. اندرس اولسون رئیس کمیتهٔ نوبل گفت: «همدلی او برای زندگیهای آسیبپذیر و اغلب زنانه محسوس است و با نثر استعاری او تقویت میشود.»
با هان کانگ آشنا شوید
هان کانگ و خانوادهاش زمانی که او ۹ ساله بود به سئول نقلمکان کردند و گوانگجو در کرهٔ جنوبی را تنها چهار ماه قبل از قیام گوانگجو ترک کردند. این قیام یک تظاهرات گسترده علیه دولت نظامی کرهٔ جنوبی بود که در ماه مِی سال ۱۹۸۰ به وقوع پیوست. پاسخ وحشیانهٔ دولت وقتِ کرهٔ جنوبی به این قیام، مکرراً نوشتههای هان را تحتالشعاع قرار داده است و هان اظهار داشته که نقلمکان اتفاقی خانوادهاش قبل قیام باعث شده او عذاب وجدان داشته باشد و دچار احساس «گناه بازمانده» شود. پدر هان معلم بود و بعداً رماننویس شد و گرچه از نظر مالی موفق نبود اما هان در خانهای پُر از کتاب بزرگ شد.
هان طی مصاحبهای با روزنامهٔ گاردین گفت: «برای من کتابها موجوداتی نیمهجان بودند که دائماً تکثیر میشدند و مرزهایشان را گسترش میدادند. بهرغم جابهجاییهای مکرر خانوادهام، کتابها از روح من محافظت کردند و من احساس راحتی میکردم. قبل از اینکه در محلهای غریب دوستی پیدا کنم، هر روز بعدازظهر کتابهایم را همراه داشتم.» همچنین هان در کودکی از مطالعهٔ کتابهای نویسندهٔ سوئدی آسترید لیندگرن لذت میبرد. در سنین نوجوانی هان به مطالعهٔ آثار نویسندگان روسی مانند فئودور داستایوفسکی و بوریس پاسترناک علاقهمند شد.
ورود هان کانگ به عرصهٔ نویسندگی
خانم کانگ نخستین اثرش را حدود ۲۰ سال پیش منتشر کرد. اولین کتاب این نویسنده «محکوم به عشق» نام داشت و یک رمان ملودرام و عامهپسند بود. او تابهحال چهار اثر به زبان کرهای نوشته است که از میان آنها سه کتاب «دورهٔ نقاهت» در سال ۲۰۱۳، «گیاهخوار» در سال ۲۰۱۵ و همچنین «اعمال انسانی» در سال ۲۰۱۶ به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر شدند که ترجمهٔ دو کتاب اخیر برعهدهٔ دبوار اسمیت بوده است. در سال ۹۹۳ هان اولین حضور ادبی خود را با مجموعهای متشکل از پنج شعر در مجلهای کرهای به نام «ادبیات و جامعه» منتشر کرد. سال بعد او با داستانی به نام «لنگر قرمز» برندهٔ مسابقهٔ ادبی بهار شینمون سئول شد.
خانم کانگ تابهحال موفق به کسب جوایز ادبی قابلتوجهی نیز شده است که از میان آنها میتوان به «جایزهٔ نویسندهٔ برتر کتابهای جیبی» در سال ۱۹۹۵، «جایزهٔ برترین داستان سال کُره» در سال ۱۹۹۹، جایزهٔ «برترین اثر داستانی وزارت فرهنگ و گردشگری کرهٔ جنوبی» در سال ۲۰۰۰، «جایزهٔ ادبی گرند.ای. سانگ» در سال ۲۰۰۵، «جایزهٔ ادبی دونگ.بی» در سال ۲۰۱۰، «جایزهٔ مان هی» سال ۲۰۱۴ و «جایزهٔ هوانگ (خورشید طلایی)» در سال ۲۰۱۵ اشاره کرد.
نظر افراد برجسته دربارهٔ آثار هان کانگ
نمایندهٔ ادبی هان کانگ لورنس لالویو: «هان کانگ یک نویسندهٔ رویایی و به همان اندازه ظریف است. من واقعاً هیجانزده هستم که آثار او با چنین شور و شوقی در سطح بینالمللی خوانده میشود و اکنون حتی بیش از پیش طرفدار دارد و در کشورهای مختلف منتشر میشود.»
دبورا لوری، رماننویس میگوید: «من مدتهاست که میدانم هان کانگ یکی از عمیقترین و ماهرترین نویسندگانی است که در صحنهٔ جهان معاصر کار میکند. آفرین عزیزترینم هان کانگ، من خیلی خوشحالم که تو نوبل ۲۰۲۴ را بُردی.»
مکس پورتر، رماننویس که ترجمهٔ اسمیت از رمان گیاهخوار را ویرایش کرده است، میگوید: «هان یک صدای حیاتی دارد و نویسندهای با انسانیت خارقالعاده است. آثار او هدیهای برای همهٔ ماست. من بسیار هیجانزده هستم که کمیتهٔ نوبل آثار چنین نویسندهای را به رسمیت شناخت و به دنیا معرفی کرد. خوانندگان جدید آثار معجزهآسای او را کشف خواهند کرد و با مطالعهٔ آنها دنیایشان زیرورو خواهد شد.»
بورا چانگ، نویسنده و مترجم که مجموعه داستانهای کوتاه «خرگوش نفرینشده» از او به انگلیسی ترجمه شده است گفت: «این یک موفقیت برای نویسندهای شایسته است. ما بینهایت به او افتخار میکنیم.»
آشنایی با آثار کانگ
شاید شناختهشدهترین اثر هان رمان «گیاهخوار» باشد که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و در سال ۲۰۱۶ برندهٔ جایزهٔ بینالمللی بوکر شد و رسانهها و نشریاتی مانند نیویورک تایمز، تایم و پابلیشرز ویکلی آن را یکی از بهترین کتابهای سال معرفی کردند. براساس این کتاب که سبک آن بسیار تاریک و کافکاگونه توصیف شده است، فیلمی برای حضور در جشنوارهٔ سال ۲۰۱۰ ساخته شد.
از دیگر رمانهای هان میتوان به گوزن سیاه (۱۹۹۸)، درسهای یونانی (۲۰۱۱)، اعمال انسانی (۲۰۱۴)، کتاب سپید (۲۰۱۶) و ما جدا نمیشویم (۲۰۲۱) اشاره کرد. کتاب ما جدا نمیشویم در سال ۲۰۲۵ به زبان انگلیسی منتشر میشود.
گیاهخوار | هان کانگ | مهلاسادات عرب | نشر آناپنا
گیاهخوار رمانی از هانگ کانگ نویسندهٔ کرهای است که در سال ۲۰۰۷ برای اولینبار منتشر شد. این رمان داستان و قصهٔ پرماجرای آدمها نیست. گیاهخوار روایت روح زندگی است، تجسم روح پرتلاطم انسان که با کمترین خواستهها به دنبال آرامش میگردد حتی در میان آنهایی که با او پیوند مشترک خونی دارند. گیاهخوار که رمانی سه بخشی است، داستان زنی کرهای مقیم سئول را روایت میکند. قهرمان این رمان نیز زنی کاملاً معمولی و از طبقهٔ متوسط است که تصمیم میگیرد برای نزدیکتر شدن به زندگی گیاهی، از خوردن گوشت خودداری کند. داستانی تأمل برانگیز در به تصویر کشیدن بُعد پنهان افراد و مواجهه با اتفاقاتی که شاید تابهحال در نزدیکترین فرد زندگیتان ندیده باشید. رمان گیاهخوار سه ساختار متفاوت دارد و داستان آن ابتدا بسیار متمایز است و به تدریج عمیق و عمیقتر شده و به تاریکترین نقطه میرسد. نگارش این کتاب لحنی تند و تیز و فراموشنشدنی دارد، اما شاید به یادماندنیترین بخش کتاب اوج سرسختی قهرمان آن باشد.
1,860,000
در بخشی از کتاب گیاهخوار میخوانید:
«قبل از گیاهخوار شدن همسرم، فکر میکردم او آنطور که باید در هیچ زمینهای جلب توجه نمیکند. راستش را بگویم اولین باری که او را دیدم اصلاً توجه من را به خودش جلب نکرد. قد متوسط، موهای نامرتب که نه بلند بود و نه کوتاه، پوست زردرنگِ بیمارگونه، گونههایی با کمی برجستگی. رنگپریده و کمروییاش، همانی بود که میخواستم. وقتی به میزی که در آنجا منتظرش بودم نزدیک شد، واقعاً نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و توجهام به کفشهایش جلب شد. سادهترین کفشهای مشکی که میشود تصور کرد. قدمهایش نه سریع بود و نه یواش. آهسته و پیوسته به سمت من میآمد. تا اینجا هیچ ویژگی خاصی در او من را مجذوب نکرده بود و البته تا اینجا ضرر و زیانی هم متوجه ما نبود و دلیلی هم نداشت که ما دو نفر با هم ازدواج نکنیم. شخصیت منفعل این زن آنطور که دیدم، سرزنده و جذاب نبود و هیچ نشانهٔ خاصی که باعث جلب توجه من شود، در خود نداشت و میشود گفت از این لحاظ من از او سرتر بودم. پس دراینصورت لازم نبود به گرایشهای روشنفکرانه تظاهر کنم تا از او بالاتر به نظر برسم یا اینکه نگران باشم تا او من را با مردان خوشقد و بالا که در کاتالوگ مُد میبیند مقایسه کند. برآمدگی شکمام که در اواسط دههٔ بیست زندگیام کمکم به چشم میآمد. پاهای لاغر و استخوانی و جلو بازوهایم که با وجودِ تلاشهای مداوم در برابر حجیم شدن بهشدّت مقاومت میکردند و حتی تلاشهای بی حد و حصر من برای اثبات مردانگی اینک در مقابل ایرادهای او اصلاً به حساب نمیآمدند، پس من هم خم به ابرو نمیآورم.»
کتاب سپید | هان کانگ | مژگان رنجبر | نشر چترنگ
کتاب سپید رمانی از رماننویس کرهای هان کانگ است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و در فهرست نهایی جایزهٔ بینالمللی «من بوکر» قرار گرفت. وقایع این رمان در ورشوی لهستان، پس از جنگ جهانی دوم رخ میدهد. این کتاب نوعی مراقبه و زندگینامهای تکهتکه دربارهٔ مرگ خواهرِ نوزاد یک روانشناس است که ۲ ساعت پس از تولدش درمیگذرد. کتاب سپید نوعی روایت غیرمتعارف و مراقبههای کوتاه سپید برای به تصویر کشیدن غم، فقدان و ماهیت شکنندهٔ روح انسان است. کانگ در این کتاب و در مجموع ۶۵ شیء سپید از جمله برنج، حبه قند و شیر مادر را برای توصیف رنگ سپید به کار بُرده است. کتاب سپید نامهای از کانگ به خواهرش است که در نوزادی درگذشت.
1,300,000
«این چیزی است که مدتها پیش رخ داد.
پیش از امضای قرارداد اجاره، رفتم تا از نو آپارتمان را ببینم.
در فلزیاش زمانی سپید بود، اما آن روشنایی در گذر زمان رنگ باخته بود. هنگامی که من دیدمش، در وضعیتی اسفناک بود، رنگش تکهتکه ورآمده بود تا زرنگار زیرین خود را به نمایش بگذارد. اگر همهاش همین بود، آن را بیش از در قدیمی ناستردهای بهخاطر نمیآوردم. اما طوری که شمارهٔ آن، ۳۰۱، رویش حک شده بود نیز مطرح بود. کسی ـ احتمالاً فرد دیگری در میان شمار بسیار ساکنین موقت ـ از ابزاری تیز، شاید سرِ متهٔ دریل، استفاده کرده بود تا آن عدد را بر سطح در حک کند. میتوانستم هر حرکت را تشخیص بدهیم. ۳، خود به بلندی سه وجب، ۰، کوچکتر، با این حال چندین دور میچرخید، خط خطی خشمآلودی که توجه را جلب میکرد. سرانجام، ۱، خطی بلند و عمیق کندهشده، سفت و محکم با تلاشی که برای ایجادش به کار رفته بود. همراه با این مجموعهٔ زخمهای صاف و منحنی، زنگار پخش شده بود، ردپایی از خشونت، همچون لکهٔ خونی که از مدتها پیش خشکیده، سفتشده، قرمز مایل به سیاه. من به هیچ چیز عزیزی نمیچسبم. نه به جایی که در آن زندگی میکنم، نه به دری که هر روز امیانش میگذرم، نه حتی، لعنت بر آن، به زندگیام. آن اعداد، که دندانهایشان را محکم بر هم میفشردند، به من چشم دوخته بودند. این آپارتمانی بود که من برای آن زمستان میخواستمش، آپارتمانی که برای کش دادن روزهایم برگزیده بودم. به محض جابهجا کردن بستهبندیها، یک قوطی رنگ سپید و قلممویی با اندازهای مناسب خریدم.»
اعمال انسانی | هان کانگ | علی قانع | نشر چترنگ
رمان اعمال انسانی برای اولینبار در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. وقایع این رمان در گوانگجو، کره جنوبی و در ۱۹۸۰ میگذرد. در پی قیام دانشجویی سرکوبشده، پسری به دنبال جسد دوستش میگردد، وجدانی به دنبال جسد رها شدهاش میگردد و کشوری وحشیشده به دنبال صدایی میگردد. در دنبالهای از فصلهای بههم پیوسته، قربانیان و افراد داغدار در این رمان با سانسور، انکار، بخشش و عذاب تکراری و تروما مواجه میشوند. اعمال انسانی یک کتاب جهانی، کاملاً مُدرن و عمیقاً بیزمان است. این کتاب که قبلاُ بسیار جنجالی و پرفروش بوده است و جوایز زیادی نیز بُرده است نشان داد که هان کانگ نویسندهای بسیار مهم و تأثیرگذار است.
2,300,000
«یک رواننویس مارک مونامی کاملاً معمولی بود، رواننویس مارک مونامی مشکی. آنها انگشتهایم را باز میکردند، قلم را لای انگشتها میگذاشتند، یکی بعد از دیگری، و بعد فشارش میدادند.
البته این در مورد دست چپم بود. چون دست راستم را برای نوشتن گزارش لازم داشتم.
روزهای اول تقریباً تحملکننده بود. اما اینکه هر روز قلم را دقیقاً همان جای قبلی و لای همان انگشتها بگذارند، خیلی زود گوشتوپوست کنار میرود و زخم سرباز میکند و خون لزجی از آن ترشح میکند. روزهای بعد اوضاع خرابتر میشود و میتوانی واقعاً استخوان انگشتهایت را ببینی، رنگ سفیدی که از میان چرک و خون بیرون میزند. آنها مقداری پنبهٔ آغشته به الکل به من میدادند تا روی زخم دستم بگذارم، اما فقط موقعی که سفیدی استخوان خودش را نشان میداد. در سلول زندان نود نفر دیگر هم با من بودند، و بیشتر از نیمی از آنها مثل من بین انگشتهایشان پنبههای الکلی چپانده بودند. اجازه نداشتی که با دیگران صحبت کنی. چشمهایت فقط تکههای پنبهٔ الکلی دستت را میپایید و بعد سرت را که بالا میبردی برق نگاه دیگران بود، اما فقط برای چند ثانیه. همین کافی بود تا تصدیق کنی که با آنها همدردی هستی و دیگر نیازی به تردید نبود.»
هان کانگ بهعنوان یکی از تحسینشدهترین و متمایزترین صداها در ادبیات معاصر جهان ظاهر شده است. او از طریق کاوشهای شاعرانه و سازشناپذیر خود در مورد شرایط انسانی، نور قدرتمندی را بر پیچیدگیهای تجربهٔ دنیای مُدرن کرهای تابیده است. او در رمانهایش خوانندگان را با تصاویر دلخراشی مواجه میشود تا به آنها عمق روانشناختی را نشان بدهد و در آثارش سرسختانه با مضامینی مانند آسیب، بیگانگی و جستوجوی معنا نویسندگان را مجذوب میکند.
سبک ادبی منحصربهفرد او ترکیبی از عناصر رئالیسم و سورئال اکنون برای مردم سراسر دنیا شناخته شده است و جوایز متعددی را نیز برای او به ارمغان آورده است. کانگ یکی از نویسندگان برجستهٔ ادبیات کره جنوبی است که آثارش بینشهای عمیقی از تجربهٔ بشر ارائه میدهد. تأثیر محونشدنی او بر ادبیات جهان بدون شک برای نسلهای آینده طنینانداز خواهد بود.
آیا هیچکدام از آثار این نویسندهٔ برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات را خواندهاید؟ به نظرتان آیا این جایزه به حق به این نویسنده تعلق گرفته است و این نویسنده واقعاً میتواند اعماق روح انسان را بکاود؟